پایگاه اینترنتی روز نگار بنا بر اهمیت این موضوع با پروفسور میر عبد الرووف ذاکر که، در این دو عرصه، آموزش های عالی و تجارب فراوانی دارد، گفتگویی به عمل آورده است که، در زیر شما را به خواندن آن فرا می خوانیم.
به ایستگاه نشریه ی اینترنتی اطلاعاتی، فرهنگی، علمی، سیاسی و اجتماعی روزنگار خوش آمدید!
دید گاه ابن خلدون در مورد
رژیم های سیاسی جهان
ابن خلدون مورخ شهیر عرب "از کشور تونس" نخستین کسی است که پس از مطالعات و پژوهش های سیستماتیک، پیرامون رژیم ها و نظام ها ی سیاسی جهان، علم تاریخ را در زمره علوم تجربی و مثبته قرار داد .
محمد زمان نیکرای
نیویارک ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۴
ابن خلدون حکومتونه او سیاسي نظامونه له ژوندیو موجوداتو سره پرتله کوي او وايي:
لکه څنګه چې یو ژوندی موجود د خپل ژوند یوه ټاکلې دوره تیروي، یعنې پیدا کیږي، وده کوي او وده کوي، ځوان کیږي او بالغ کیږي، زوال او مړ کیږي، په ورته ډول د حکومتونو او رژیمونو سیاست هم د ورته ژوند دورې څخه تیریږي.
این مورخ شهیر عرب با آوردن مثال های متعدد از نحوه بوجود آمدن و اضمحلال حاکمیت ها ی جهان در ساختار های امپراطوری، شاهی، جمهوری، امارتی، دیکتاتوری وغیره ، در برهه هایی از تاریخ ، طرز تفکر خود را وضاحت بیشتر داده می افزاید :
یک رژیم و یا یک نظام سیاسی در اثر یک کودتا، یک انقلاب و یا انتخابات بوجود می آید و از انجایی که مردم از حاکمیت قبلی بنا بر فساد، استبداد، بیعدالتی و بیکفایتی حاکمان و مقامات دولت گذشته خسته بوده و از آن متنفر میباشند، از نظام نوین استقبال و حمایت مینمایند . زمامداران نوین هم به نوبه خود در جهت بهبود زنده گی، رفاه و آسایش مردم و تامین عدالت اجتماعی تعهد سپرده و یک سلسله برنامه ها و اصلاحات را در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی طرح نموده و مطابق امکانات اجرا مینماید.
مگر باید اذعان داشت که این رژیم جدید بعد از مدتی که پایه های حاکمیت و اقتدارش را استحکام بخشید، این احساس برایش پیدا میشود که زمان آن فرا رسیده است که از مزایای نظام جدید بهره مند گردد و ثمره زحمات خود را بچشد.
بنا بر همین طرز تفکر در منجلاب فساد و عیاشی و ثروت اندوزی و تجمل پرستی غرق میشود و بتدریج از مردم فاصله گرفته و مردم را فراموش میکند .در چنین وضعیت نابسامان مردم احساس مینمایند که مقامات و اراکین دولت، آنها را فراموش کرده اند و از خود شان می پرسند که چرا صدای شان شنیده نمیشود و چرا به مشکلات شان رسیده گی نمی گردد و ازین قبیل سوالات دیگر .
از جانب دیگر نارضایتی ها و مخالفت ها هم روز تاروز بیشتر میشود و مخالفت ها و اعتراضات اقشار مختلف مردم بتدریج به تظاهرات و نافرمانی های مدنی، خشونت ها منجر میشود، مگر رژیم هم برای بقای خود به قوه قهریه متوسل شده و هر نوع اعتراضات را سرکوب و مخالفین را زندانی می سازد. در چنین یک حالت بحرانی، مخالفت ها، اعتراضات، عکس العمل ها و سر انجام حرکت های مسلحانه سبب می شوند تا بالای رژیم فشار بیشتر وارد گردیده و شرایط ذهنی و عینی برای زوال و سقوط دولت آماده می شود. یعنی که دوره ی جوانی رژیم به پیری و زوال رسیده و ناگزیر سقوط میکند. به عبارت دیگر همین مرحله بحران را دوره زوال و نابودی نظام سیاسی میدانند .
با توجه به موضوعاتیکه فوقا از آن تذکر رفت تمام رژیم های سیاسی و دولت ها ازین فورمول ابن خلدون مستثنی بوده نمی توانند . قابل تذکر است که دوام رژیم ها و حکومات مستقیما به نحوه عملکرد و کارنامه های شان ارتباط دارد.
اگر یک نظر اجمالی به تاریخ جهان انداخته شود دیده میشود که نظام های مردم سالار و رژیم هایی که صادقانه بخاطر تامین منافع ملی ، عدالت اجتماعی، رفاه و آسایش مردم و برابری حقوق شهروندی کار و خدمت نموده اند، دوره جوانی شان طولانی تر بوده و بعد از گذشت شان در تاریخ به نیکی یاد میشوند.
مگر رژیم ها و دولت هایی که ظالم، مستبد، دیکتاتور و خود محور بوده و منافع ملی و عدالت اجتماعی و حقوق شهروندی برای شان اهمیت و ارزش نداشته باشد دوره جوانی و عمرش بی نهایت کوتاه بوده و در تاریخ به بد نامی یاد میکردند.
د افغانستان په معاصر تاریخ کې د محمد ظاهر شاه شاهي رژیم تر ټولو اوږده واکمني وه. هغه لومړنی پاچا و چې څلویښت کاله یې حکومت وکړ. که څه هم د ده د واکمنۍ پر مهال اقتصادي، ټولنیزه او کلتوري وده او پرمختګ ډېر ورو و، خو په بېلابېلو اقتصادي، ټولنیزو او فرهنګي برخو کې د ده له یو لړ خدمتونو او اصلاحاتو پرته له دې انکار نه شي کېدای.
در دوران حکومت وی نظام شاهی مطلقه به شاهی مشروطه تغییر کرد. پارلمان تشکیل گردید. قانون اساسی ساخته شد. احزاب سیاسی فعال گردید و آزادی بیان داده شد. همچنان احداث سرک ها و شاهراه ها، ایجاد دانشگاه ها، شفاخانه ها، اعمار بند های برق وغیره را می توان مشت نمونه از خروار یاد آوری نمود.
کوتاه ترین دوره حکومت داری مربوط به حفیظ الله امین میباشد که بنام سفاک تاریخ و خاین ملی یاد میشود .
د پورته ذکر شوو مسايلو له مخې د ابن خلدون د فورمول له مخې اوسنۍ واکمني به ډېره لنډه وي
از بهار تا شب بو
بانو سعید، هم شاعر و هم آموزگار
کمتر کسانی هستند که، در عرصه ی فرهنگ و ادبیات کار میکنند و با همکلاسی گرانقدر من، بانوی خردمند، بانو بهار سعید، این شاعران شهیر زبان فارسی، آشنایی نداشته باشند.
ناروېژي ورځپاڼه
۷ دسامبر ۲۰۲۴
بانو سعید دانش آموخته ی دانشکده ی ژورنالیزم دانشگاه کابل می باشد و در عرصه ی زبان و ادبیات فارسی مدرک کارشناسی ارشد، را از دانشگاه تهران بدست دارد.
بانو سعید که، ما همکلاسی ها او را در دانشگاه کابل «بهار جان» می گفتیم؛ در اشکال کلاسیک، نیمایی و سپید شعر می سراید.
از ویژه گی های شعر بانو سعید یکی این است که، ایشان همیشه سعی میکند تا واژه های اصیل زبان فارسی را به جای واژه های عربی و بیگانه به کار ببرد. از این سبب میتوان گفت که بهار جان در پهلوی اینکه یک شاعر توانا است، یک معلم خوب و چیره دست زبان فارسی نیز می باشد
بنا براین خوانش سروده های بانو سعید را به دوستداران شعر، زبان و ادبیات پارسی و همچنان طرفداران پاکسازی این زبان از وجود واژه ها، اصطلاحات و عبارت های بیگانه «عمدتا عربی» سودمند و آموزنده می دانیم.
«روزنگار» در زیر، خواننده گان عزیز خویش را به خوانش یک سروده خیلی زیبا و بسیار دلکش بانو بهار سعید فرا می خواند.
گشنه ترین
یک نیمه شبِ زیبا پهلوی تو می مانم
سوزانیِ رویم را در روی تو می مانم
چشمان نیازم را در چشم تو می دوزم
دستان نوازش را در موی تو می مانم
زه ستا د شیدو تر ټولو تږی یم، زما د ښکار غاښونه
بر گردن تب دار آهوی تو می مانم
بوی خوش آغوشم در سینه ی تو پیچد
یک باغِ گلِ تازه، شب بوی تو می مانم
از پیکر خود ریزم در پیکر پُر ریژت
از خویش تکیدن را هرسوی تو می مانم
دیوانه شوی با من از یک سُهِش تشنه
زه به په اوبو کې پاتې شم، ستاسو جادو
تاسو ویده شوي، شاید یو چور
پیراهن خوابم را پهلوی تو می مانم
خر چه داند قیمت قند و نبات
توبره ی کاه باشد و کنج رباط
در این ضرب المثل زبان فارسی، تنها در مورد خر، توبره و کنج رباط، به عنوان موجودات، اشیا و جایگاه های ساده بحث نشده است، بلکه گپ از این بالاتر می رود و در این ضرب المثل، که در قالب یک بیت آمده است، عالمی از مفاهیم و ارزش های عالی فرهنگی- اجتماعی و منطقی جای دارند. به بیان دیگر، این دو مصراع کوتاه به ما چنین آموزاند:
څوک چې د شیانو په ارزښت، د افرادو کرامت او د مفاهیمو په ماهیت نه پوهیږي، د نازکو او قیمتي شیانو په ارزښت نه پوهیږي.
په دې متل کې "خره" د جاهل او جاهل انسان سمبول دی او "قند" د یو څیز او قیمتي مادې سمبول دی، چې ریښتیني پوهه یې درک او سمې ذوق ته اړتیا لري.
Tubreh یا "د خره د تنې نقشه" هم یو څه ساده او بې ارزښته ته اشاره کوي. کنج رباط هم یو ساده او ویجاړ ځای دی چې د خرو د اوسیدو ځای دی.
پیام مهم این ضرب المثل برای ما ادم ها این است:
کسانیکه قدر چیز های مهم و با ارزش و ارزش منزلتی را که، دیگران به آنها قایل می شوند، نمی دانند و یا از روی نادانی و دلایل نامعقول دیگر آن را نادیده می گیرند مانند خر عمل می کنند.
ایشان فقط به چیز های ساده و بی ارزش چون توبره ی کاه و بالا و پایین انداختن توبره ی مذکور به سر خود، عادت کرده اند و در کنج رباط روز و شب شان را می گذرانند.
در زیر به چند مورد استعمال دیگر این ضرب المثل معروف اشاره می کنیم.
- برای یک آدمی که، اصلا به کتاب و کتاب خوانی علاقه ندارد، شما یک جلد کتاب شهنامه ی فردوسی را می خرید و تحفه میدهید.
هغه ستا د دې قیمتي ډالۍ قدر نه کوي او تاته وایي:
کاش به عوض این کتاب یک سامان بازی برایم تحفه می دادید، که با آن بازی و ساعت تیری میکردم.
یا این مورد دیگر:
- شما با یک آدم نادان به دیدن فیلمی که صحنه های آموزنده ی اخلاقی- اجتماعی را نشان میهد، می روید. او را از این فیلم خوش نمی آید و به شما میگوید:
برخیز برویم!
چندان فیلمی نبوده است.
بیا تاسو د دې مشهور متل د مینځپانګې په اړه فکر وکړئ او خپل ځان ته ووایاست؛
بزرگان ما درست گفته اند که:
خر چه داند قیمت قند و نبات
توبره ی کاه باشد و کنج رباط
زموږ راپور له قبرس څخه
طي يك سفر سياحتي كه به كشور قبرس داشتم اين جزيره را يك منطقه زيبا، داراي ساختمان هاي مجلل و محلي مناسب و دلچسب براي سياحين دريافتم. لذا خواستم تا چشمديد هاي خود را از اين جزيره زيبا در طي چند روز محدود اقامتم خدمت خوانندگان گرامي تقديم بدارم.
روزنگار ـ یونس مرادی
۱۷ جنوری ۲۰۲۴
قبرس د مدیترانې په سمندر کې دریم ټاپو دی.
قبرس از كشور هاي سوريه ۱۰۵ كيلومتر، تركيه ۷۵ كيلومتر و شمال مصر ۳۸۰ كيلو متر فاصله دارد. قبرس ۹۲۵۱ كيلومتر مربع مساحت داشته و نفوس آن يك مليون و يكصد هزار نفر است.
آیینه و بازتاب آن در
فرهنگ زبان فارسی!
"آیینه مصحف" یا به زبان عامیانه "آینه مصاف" عقد پیمان مقدس همزیستی با صداقت و محبت، به حضور داشت "قرآن" و شهادت "آیینه" است.
آیینه یا Mirror را همه مان می شناسیم. این همان پارچه ای، ساخته شده از شیشه است که، به یک روی آن «ریز های فلز نقره ای رنگ قابل تورق» و جیوه «سیماب» مالیده شده است.
مهمترین خاصیت آیینه این است که، اشعه ی نور را منعکس می کند و از این راه انسان می تواند چهره ی خود را در آن ببیند.
آیینه به خاطر اینکه، زیبایی ها و زشتی ها را، عادلانه بدون کم و کاست انعکاس میدهد و انسان را متوجه زیبایی ها و زشتی های او می سازد، در فرهنگ و ادبیات انسان ها، از جمله در فرهنگ و ادبیات ما فارسی زبان ها، نقش و بازتاب برجسته ای دارد.
● اولین آیینه در کجا ساخته شد؟
درست معلوم نیست که آدم ها چه وقت آیینه را ساخته اند. اما، کهن ترین نشانه های آیینه، در ناحیه «اناتولی» ترکیه یافت شده است که، به سال های ۶۰۰۰ پیش از میلاد بر میگردد. حالا تاریخ ساخت و ساز آیینه هر دقت و هر چه که باشد، باشد. ما در این جا روی آن بحث نمی کنیم. بلکه، می خواهیم، انعکاس واژه ی آیینه را، به مثابه ی یک جسم واقعی ای که همه ی خوب و بد ما را انعکاس میدهد، در فرهنگ و ادبیات زبان فارسی مورد توجه قرار دهیم.
● آیینه ی سکندر
آیینه ای را می گفتند که، بر فراز مناره ی اسکندریه «شهر بندری مهم و دومین شهر بزرگ مصر» نصب کرده بودند. از آنجاییکه بنای شهر اسکندریه و مناره ی آن را به اسکندر مقدونی نسبت می دادند، آن آیینه را آیینه ی اسکندر نامیده اند و گفته اند که، آن آیینه را ارسطو برای اسکندر ساخته بود.
به بیت زیر توجه بفرمایید:
آیینه ی سکندر، جام جم است بنگر
تا بر تو عرضه دارد، احوال ملک دارا
حافظ شیرازی « ۷۲۷ ـ هجری قمری۷۹۲» در بیت بالا مقام آیینه را تا مرز جام جم یا « جامی که، در آن کل جهان دیده می شد » بلند می برد و بر این شی شیشه یی شکننده، ارزش کلان و مقام بالای فرهنگی و ناشکن می بخشد. از سوی دیگر حافظ در این بیت، توجه ی انسان را بر ارزش های روحی و شخصیتی او معطوف میدارد و آدمها ها را تشویق می کند تا، اهمیت خود شناسی و پرورش اخلاق نیکو را در زنده گی مورد تاکید قرار بدهند.
به بیان دیگر حافظ با این دو مصرع خویش میخواهد به ما به فهماند که، دنیا و مال و دارایی آن به هیچ کس وفا ندارد. آن طوریکه قدرت و ثروت به بزرگترین حاکمان و فرماندهان جهان، از جمله اسکندر، نمانده است، برای ما و شما نیز نمی ماند.
● آیینه در ضرب المثل های عامیانه:
واژه ی آیینه در ضرب المثل های زبان فارسی بازتاب بلندی دارد.
اینکه میگویند:
{دوست آیینه ی دوست است} یک عبارت ساده نیست، بلکه، در این عبارت کوتاه مفاهیم کلانی نهفته است. این اصطلاح ساده، به ما خاطر نشان می سازد که، رفتار و نگرش ما نسبت به دیگران، بر اساس رفتار و نگرش آنها در برابر ما شکل می گیرد. به عبارت دیگر، دوستان باید مانند، آیینه و بدون کم و کاست، همه خوبی ها و بدی های دوستان را، در پیش چشم آنها مجسم سازند.
● آیینه در فرهنگ و ادبیات
آیینه در فرهنگ مظهر پاکی است. مظهر صداقت است. بازتاب دهنده ی پاکی و صفایی است. همچنان آیینه در ادبیات زبان فارسی، به چیزی اشاره می کند که، تصویرها و تشابهات را، نشان دهد. آیینه در اصطلاحات مختلف فرهنگی و ادبی ما، به عنوان وسیله ای برای انعکاس و تجسم واقعیت ها، احساسات و مفاهیم مورد استفاده قرار می گیرد.
د مثال په ډول:
"مات شوی عکس" چې په فارسي ادب کې په پراخه کچه کارول شوی، یو ژبنی انځور دی چې وايي:
مانند یک آیینه ای که، شکسته باشد و تصویر در آن کم و بیش مغشوش به نظر آید، دل فرد نیز می تواند تحت تاثیر شکسته گی ها و ناراحتی های او قرار گیرد و این احساسات در رفتار و گفتار او نمایان گردد.
● آیینه ی عروسی" آیینه مصحف"
رسمی را گویند که، در مجالس عقد و ازدواج، در زیر پرده و به دور از چشم دیگران، رو به روی عروس و داماد به اجرا در می اید.
این رسم را ما فارسی زبان ها { در شکل عامیانه آیینه مصاف می گوییم که، همان آیینه مصحف} است.
« آیینه مصحف» یک عنعنه ی ساده و یا رواجی برای شادی و ساعت تیری نیست. بلکه، آیینه مصحف" به زبان عامیانه، آینه مصاف" یک ارزش بسیار کلان و پنهان فرهنگی را با خود دارد.
در مراسم آیینه مصحف که، عروس و داماد صورت یکدیگر را، پس از عقد نکاح شرعی و اعلام ازدواج قانونی در آیینه می بینند. انگاه و آنجا، به دور از چشم دیگران و به حضور داشت قرآن و به شهادت «آیینه» با همدیگر پیمان همزیستی، باصداقت و وفا داری می بندند.
له همدې امله، د "مصحف" سره مخامخ عکس او عکس زموږ په فارسي ژبو ودونو کې لوی کلتوري ارزښت لري او د ودونو یوه نه هیریدونکې برخه ګڼل کیږي.
●آیینه ی بخت
آیینه ی بخت اصطلاحی است که، به عنوان یک باور یا آیدرولوژی، در برخی از فرهنگ ها و مذهب های شرقی، از جمله، فرهنگ های چین و جاپان وجود دارد. این عده از مردمان چنین فکر می کنند که، سرنوشت، آینده یا شانس های خوب و بد شان را در آیینه می توانند مشاهده و یا پیش بینی کنند.
● در فرهنگ های غربی
در برخی از فرهنگ های غربی نیز مفاهیم مشابهی وجود داد. از جمله اصطلاحاتی مانند، «قدرت تجلی ذهن یا« قانون جذب» که، به تاثیر ذهن بر واقعیت اعتقاد دارد. بر اساس اصول "قانون جذب" و "قدرت تجلی ذهن" افکار و احساسات آدم ها بر واقعیت ها تاثیر مستقیم می گذارند و باورمندان این تیوری می توانند آنچه را که، باور دارند، با خوش بینی و مثبت اندیشی، به سمت خود جذب کنند. این اعتقاد خوبی ها و بدی ها، هر دو را شامل می گردد.
واژه ی «چله»
و معانی تقویمی،
مذهبی و فرهنگی آن!
در زبان فارسی واژه هایی وجود دارند که، از لحاظ نوشتار به یک شکل می آیند اما، در مناسبت های مختلف معانی گوناگون زمانی، مذهبی، فرهنگی، رزمی و غیره را افاده می کنند. «چله» یک مثال خوبی از این واژه ها است که، در زمینه های مختلف کاربردی، معانی و مفاهیم متنوعی را افاده می کند.در زیر به شماری از زمینه های کاربردی زمانی «تقویمی»، فرهنگی، مذهبی و سنتی این واژه اشاره می کنیم.
چله « زه کمان» Bow string
چله در این مناسبت، مخفف چهل لا، نخ تابیده، نخی که از تار های باریک تابیده شود و به معنی «زه کمان» مورد استفاده قرار می گیرد.
مانند جمله ی زیر:
در زمان های قدیم چله "زه کان" را از تار روده و پوست حیوانات می ساختند.
چیل په دې موقع د چیل "چیله" څخه د ماشوم ایستل د ټولنیزې پیښې له رامینځته کیدو څخه څلویښت ورځې معنی لري. د نویو زیږیدلو ماشومانو په اړه، دا دود دی چې ماشوم د زیږون څخه وروسته په 40 ورځو کې د لومړي ځل لپاره له کوره وباسي. په ځینو فارسي ژبو سیمو کې دا بوټي د "چیل ګریز" په نوم یادیږي. هغه کسان چې خپل ماشوم "چیله ګریز" ته لیږي په دې باور دي چې ماشوم د ژوند په لومړیو څلویښتو ورځو کې د ډیرو میکروبونو په وړاندې مقاومت نه لري او له ۴۰ ورځو وروسته به یې بدن دغه مقاومت ترلاسه کړي. چیله "د مړو چیله" له مرګه څلویښتمه ورځ وروسته د چیله "چیله" د کلمې د کارولو بل مفهوم په مسلمانه ټولنه کې د مړو د ساتلو او د مړو له ساتلو سره تړاو لري. د مړو د څلویښتمې کلیزې د نمانځلو اصلي لامل د بخښنې لپاره د دعا او کورنیو ته د ورکو شویو عزیزانو د روح د ارامتیا لپاره د ځانګړي فرصت برابرول دي. د لاندې جملو په څیر: ډیری دیني عالمان د مړو د څلویښتمې کلیزې په مراسمو کې ډیرې پیسې لګول اړین نه ګڼي. د ژمي څلوېښت ورځې د ژمي لومړۍ څلوېښت ورځې "لوی ژمی" بلل کیږي او د لوی ژمي وروسته شل ورځې "کوچنی ژمی" بلل کیږي. د يادونې وړ ده چې د جدې مياشتې لومړۍ شپه د "چهل شپه" هم بلل کېږي چې د هجري قمري کال تر ټولو اوږده شپه ده. لاندې جمله وګورئ:
برای با خوش گذشتاندن شبهای دراز و تاریک زمستان، فارسی زبان ها محافل شب نشینی برپا می کنند. در این محافل شعر و شهنامه می خوانند و با هم قصه می کنند.
چاق و چله Chubby
به معنای گوشتالو، فربه، سالم، تندرست و سر حال.
به جمله ی زیر توجه کنید:
این نظر همیشه نمی تواند درست باشد که؛ آدم های چاق و چله، انسان های
کامل و تندرست هستند.
چله نشین Recluse
یکی دیگر از موارد استعمال واژه چله را در عبارت «چله نشینی» مشاهده می کنیم.
چله نشینی خلوت چهل روزه ای است که، مرتاضان «ریاضت کشان» برای ریاضت و عبادت به عمل می آورند.
این کار عمدتا با هدف بدست آوردن توانایی های لازم، برای سیر و سلوک انجام می شود.
چله «انگشتر» The ring
چله «حلقه یا انگشتر» در زمینه ی ازدواج معمولا به انگشتر عروس یا داماد اشاره دارد که، نماد تعهد و اتحاد بین همسران است.
چله در جریان مراسم جشن عروسی تبادل میگردد. به جمله ی زیر توجه کنید:
در جوامع شرقی، چله ی عروسی ارزش خیلی خاص و بلند عاطفی دارد. چله ی عروسی، به عنوان نماد اتحاد زناشویی پوشیده می شود.
یک مرور کوتاه، بر رویداد های سالیکه گذشت
جهان ما در سالیکه گذشت، حوادث و رویداد ها، تغییرات و تحولات زیادی را در عرصه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تجربه نموده است. در این سال روابط سیاسی و دیپلوماتیک جدید شکل گرفت و رقابت ها، در راستای گسترش ساحه ی نفوذ، منجر به درگیریهای نظامی در ساحات مختلف کره خاکی ما گردید..
در طی سال گذشته، درشرق میانه تحولات عظیمی، درعرصه سیاسی بوجود آ مد. روابط ایران وعربستان بهبود یافت و روابط اسراییل با کشور های امارات متحده عربی ، بحرین و عربستان نیز برقرار گردید. از جانب دیگر رقابت های جهانی منجر به مرز بندی های جدید، برمحورهمکاری های نزدیک استراتژیک دول وکشور ها گردید.
بقلم: محمد زمان نیکرای
روزنگار ۴ جنوری ۲۰۲۴
د شانګهای د همکارۍ سازمان د پخوا په پرتله ډیر فعال دی او ځانګړی دریځ لري او د نړۍ مسلو او پیښو ته حساس دی. دا ټول شیان په ډاګه کوي چې نړۍ د څو قطبي کیدو په لور روانه ده. د یادولو وړ ده چې د نړۍ په ځانګړې توګه د زبرځواکونو ترمنځ سیالۍ د نړۍ په بیلابیلو برخو کې د یو لړ جنجالونو، خوبونو او نظامي جګړو لامل شوې او بې شمیره بدمرغه پایلې یې لرلې دي.
یلدای تاریخی ـ فرهنگی
در راه پر فراز و نشیب!
شب یلدا « تاریک ترین و دراز ترین شب سال » یکی از جشن های باستانی در تاریخ و فرهنگ آریانای کبیر بوده است که، برای سال ها و سده های متمادی، به تاریخ ۲۱ یا ۲۲ دسامبر، در نزدیکی نخستین روز زمستان برگزار می شود.
دغه تاریخي-کلتوري جشن دې خاورې ته له عربي ټاپووزمې څخه د اسلام له راتګ مخکې د لوی آریانا د خلکو عقاید انځوروي.
ر ـ جرمی «روزنگار»
۲۰ دسامبر ۲۰۲۳
شب یلدا نقطه ی عطفی را، در نبرد نور و روشنایی با، ظلمت و تاریکی تشکیل میدهد. این شب به مثابه ی آغاز روز های سرد زمستان، نماد مقابله با تاریکی و تجلی نور در زنده گی انسان به شمار می آید.
د اریایانو په کلتور کې، د یلدا شپه د تصوراتو سره تړاو لري لکه بیا زیږون، د ګناهونو څخه د انسان پاکول، او د رڼا هیله.
بنا بر این شب یلدا، در اسطوره ها و افسانه های آریایی جایگاه ویژه ای دارد و به عنوان یکی از رویداد های فرهنگی ـ مذهبی مهم، از سوی ملل و مردمان حوزه ی تمدنی آریایی، با اهمیت و احترام فراوان جشن گرفته می شده است.
هرچند، شکل گیری دقیق جشن های شب یلدا و اینکه، در کدام زمان و مکان آغاز شده است، بطور دقیق معلوم نیست. اما، مورخان به این باور اند که، مبداء آن به تمدن های باستانی مرزندگان، ایلامیان و هخامنشیان باز می گردد.
افسانه و افسانه گویی
میراث ارزشمند فرهنگی!
هر سال، وقتی که شب های سرد، دراز، تاریک و دلتنگ کننده ی زمستان فرا می رسند، به یاد دوران کودکی خود بر می گردم.
شب های افسانه یا به قول عامیانه «اوسانه» و اوسانه گویی در مخیله ام تداعی می گردند.
آری!
در گذشته ها و در دوره هایی که، مانند امروز تلویزیون، فیلم، پلی استیشن، ای پد، موبایل و حتی رادیو هم چندان نبود، خانواده ها، برای سحر کردن شب های دراز، سرد و تاریک زمستان، در خانه های ساخته شده از گل، سنگ و چوب و در زیر نور خیره ی چراغ های روغن زغر یا نفت سوز، به دور صندلی های چهار کنج می نشستند. بعضی از خانواده ها شاهنامه خوانی یا شیرجنگی میکردند و بعضی ها هم افسانه و افسانه گویی را وسیله ساعت تیری و شب گذرانی شان می ساختند.
افسانه های کهن که، با پیشرفت علوم و تکنولوژی زمینه های کاربرد شان خیلی کمرنگ شده است، داستان های سنتی و خیالی ای اند که، از ترکیب فرهنگ و اعتقادات یک جامعه شکل می گیرند و اکثرا ماجرا های مملو از پند و نصیحت را در دل خود جا داده اند.
افسانه ها به عنوان یک میراث کهن اجداد، از پدران به ما به ارث مانده و از سینه به سینه، بطور شفاهی انتقال یافته اند.
برخی از پژوهشگران عرصه ی فرهنگ به این باور اند که، افسانه ها از ماندگار ترین خاطرات دوران کودکی و مملو از ارزش های علمی و فلسفی برای ما می باشند.
در گذشته ها افسانه گویی یک هنر خیلی با ارزش زمان را تشکیل می داد. افسانه گویان هم آدم های خیلی زرنگ و مهم و همچنان مورد احترام همگان بودند.
افسانه گویی، نه فقط در بین مردمان فارسی زبان کشور ما، رواج داشت، بلکه در خیلی از شهر ها و روستا های ایران و تاجیکستان نیز به پیمانه ی وسیعی معمول بود. باری در یک کتاب خوانده بودم که در آن آمده بود.
اسراییل کولی شي؟
حماس له منځه یوسي؟
اسراییل پیوسته اعلام می دارد که، جنگ جاری را تا محو کامل گروه حماس ادامه میدهد. در اینجا میخواهیم این موضوع را به ارزیابی بگیریم و ببینیم که، آیا این یک کار ممکن است؟
پرون د قطر په منځګړیتوب د اسراییلو او حماس ترمنځ اوربند د دوو نورو ورځو لپاره وغځول شو. د اوربند غځول چې له تېرو شپږو ورځو راهیسې پر اسراییلو د نړیوالو فشارونو له امله نافذ شوی، د غزې د تړانګې اوسېدونکو ته چې له جګړې ستړي شوي، د خوراکي توکو، درملو او سون توکو د رسولو بنسټ جوړوي. ډیر ښه اقدام دی
روزنگار ـ ناروی
۲۹ نوامبر ۲۰۲۳
اسراییل به دنبال حمله ی غافل گیرانه ی نظامی گروه حماس، بر یک محفل رقص و آواز در یک کلوپ شبانه که، سحرگاه روز هفتم اکتبر به وقوع پیوست، به شمال غزه حمله کرد. تعداد زیادی را کشت. تعدادی را زخمی کرد و هزاران خانه، مکتب و بیمارستان را ویران و صدها نفر دیگر را گروگان گرفت.
له دې پېښې وروسته تل ابیب د غزې په تړانګه کې د حماس پر ضد پراخ هوايي، ځمکني او سمندري بریدونه پیل کړل، چې ویل کېږي د غزې تراړې شاوخوا دیارلس زره ملکي وګړي وژل شوي او زرګونه نور ټپیان شوي دي
اسراییل علی الرغم قبول آتش بس اخیر اصرار میدارد که، جنگ را تا از بین بردن آخرین فرد گروه حماس و به قول خود پاک سازی نوار غزه از وجود این گروه ادامه میدهد.
حالا پرسش این است که، آیا نتانیاهو می تواند حماس را بطور کلی از بین ببرد و نوار غزه را در قبضه ی خود درآورد؟
خیلی ها به این باور اند که، این برنامه و این اراده ی اسراییل به جایی نمی رسد و تل ابیب هیچگاه نمی تواند حماس را بطور کل از صحنه ی سیاسی ـ نظامی و از سرزمین نوار غزه براند و بین ببرد.
به دلایل زیر:
۱ ـ حماس یک گروه کوچک نیست
حماس یو څو محدود کسان او نوي جوړ شوي یاغیان ندي چې د اسراییلو په وړاندې راپورته شوي. د دې ډلې په مقابل کې پنځه لسیزې وړاندې په ۱۹۸۷ کال کې په فلسطین کې د اسرائیلي اشغال په وړاندې د یوه اسلامي حرکت او مقاومت په توګه شتون درلود او تل یې د اشغال په مخالفت کې وه.
حماس از آن وقت تا امروز در بین دو میلیون شهروند نوار غزه رشد و انکشاف نموده و به نظر می آید از پایه های محکم اجتماعی، بر بنیاد اصول و ارزش های دینی و فرهنگی در بین این جمعیت برخوردار است.
د حماس ماتې او تباهي د غزې په تړانګه کې د دوه ميليونو فلسطينيانو د ژوند د تباهۍ په معنا تعبير کېدای شي او دا کار نه يوازې ستونزمن بلکي ناشونی کار دی.
مقتدر یفتلی، از دنیای کتاب و کتابخوانی میگوید!
د لوستلو سرعت د لیکوال په محتوا او لیکلو سټایل پورې اړه لري. دا دوه لوی عوامل کولی شي لوستونکی کتاب ته متوجه کړي او د لوستلو وخت یې لنډ کړي.
برای مطالعه ی متن های خشک و دلگیر، بايد زمان بيشتر را در نظر گرفت.
مقتدر یفتلی
موضوع بالا را آقای مقتدر یفتلی که، در دوران آموزش های دبیرستانی، در دبیرستان « لیسه ی کوکچه ی امروزی» به نام شاگرد کتاب خوان مشهور بود، در یک صحبت ویژه، پیرامون، کتاب و کتاب خوانی، به گزارشگر پایگاه اینترنتی {روزنگار} اظهار داشته است.
آقای یفتلی که، می گفتند؛ صدها جلد و شاید هم تمام کتاب های موجود در کتابخانه لیسه ی شاه محمود غازی « لیسه ی کوکچه ی امروزی» و کتابخانه ی عامه مربوط به مدیریت عمومی مطبوعات آن وقت ولایت بدخشان را خوانده بود، آموزش های عالی دانشگاهی دارد و بیش از دو دهه است که، در یک کشور اروپایی به سر می برد.
روزنگار ـ ناروی
۲۷ نوامبر ۲۰۲۳
در زیر باورها، گفته ها و تجربه های آقای یفتلی را، پیرامون کتاب و کتاب خوانی، عمدتا در دوران دانش آموزی او، بویژه پیش از بوجود آمدن دنیای کامپیوتر و دیجیتال، در مراکز فرهنگی و آموزشی با هم می خوانیم.
سید حسین برهانی
از زنده گی و احوال ناصر خسرو بلخی می گوییم!
ـ از مرو به جوزجان رفتم. نزدیک به یک ماه آنجا بودم و پیوسته شراب می خوردم. شبی در خواب دیدم که یکی مرا گفت:
«چند خواهی خوردن از این شراب که، خرد از مردم زایل کند، اگر بهوش باشی، بهتر».
من جواب گفتم که:
«حکما جز این چیزی نتوانستند ساخت، که اندوه دنیا کم کند.» (ناصر خسرو)
آری!
سید حسین برهانی، یکی از باستانشناس های جوان و خیلی با استعداد میهن ما که، در بحران های اخیر وطن را ترک نکرده و هنوز هم در آنجا به سر می برد، در یک گفت و شنود اختصاصی با خبرنگار پایگاه اینترنتی { روزنگار} در مورد شخصیت و کارکرد های علمی ـ فلسفی و فرهنگی حکیم ناصر خسرو بلخی، ضمن اظهار مطلب بالا به گونه ی زیر توضیحات ارایه می نماید:
روزنگار ـ ناروی
۱۳ نوامبر ۲۰۲۳
این باستانشناس جوان، در برابر این پرسش که، ناصر خسرو را چگونه می شناسد، چنین میگوید:
ـ ناصر خسرو به عنوان یک مقام مذهبی معرفی و شناخته شده است.
علاوه بر این مردم او را بیشتر بر اساس، اشعار، سفر نامه و مرقد او که در دره ی یمگان بدخشان موقعیت دارد و با عرصه ی کاری ما ارتباط دارد می شناسند/ می شناسم.
این دانشمند، فیلسوف، شاعر و سخنور فرزانه ی جغرافیای فرهنگی ما، ابو معین حمید الدین ناصر بن خسرو بلخی، در سال ۳۹۴ ه ـ ق مطابق به ۱۰۰۴ میلادی در قبادیان، از نواحی بلخ دیده به جهان هستی گشوده است. در دوران جوانی علوم متداول زمان را آموخته و روش منطقی در سخن، ذوق سلیم در شعر و ذهنی تند در درک مسائل داشته است.
د افغانستان د نوم په ماتم کې د میندو (میندو او پلرونو) ژړا او شور!
یکی از خواننده های نشریه ی اینترنتی {روزنگار} اخیرا نامه ی سر گشاده ای را که، به آدرس رهبران جهان نوشته شده است، غرض نشر به ما فرستاده است. در ذیل متن این نامه را مطالعه می فرمایید.
خطاب به گردانندگان سیاست های جهانی؛
خطاب به دستگاه های بزرگ استخباراتی که جهان را تحت کنترول دارند؛
خطاب به دولت سازان و دولت شکنان بین المللی؛
خطاب به بایدن، پوتین، شی جینگ پین، ریشی سوناک، اولاف شولدز، مکرون و سایر دست اندرکاران مقتدر منطقوی و فرامنطقوی؛
په پای کې هغو خلکو ته خطاب کوم چې په انسانیت باور لري.
کابل – افغانستان
سوم نوامبر ۲۰۲۳
می دانیم و متیقن هستیم که هیچ فرد، گروه، حزب، سازمان و حتی قلدری در داخل افغانستان نیست؛ تا به داد ملیون ها انسان گروگان در این ماتمکده رسیده و ناله و فریاد ایشان را بشنود و در نهایت مردم را از زیر سیطرۀ این آدم های وحشی (امارت طالبی)، رهایی بخشد.
در پهلوی اینکه موجودات زنده درین وحشت سرا، اراده و اختیار خود را در تمامی عرصه های مدنی و اجتماعی ندارند و فقر و بیکاری بیداد می کند، بزرگترین مشکل برای پدران و مادران در سطح یک فامیل، صرف دغدغۀ نان نه، بلکه کنترول و فراهم نمودن زمینۀ آرامش فرزندان شان است که چگونه بتوانند به نیاز های ایشان رسیدگی نموده و چگونه قناعت آنها را بدست آورند تا، با درک وضعیت برای مدتی صبر و استقامت داشته و آرامش خود را با امید به آینده حفظ نمایند. چیزیکه برای اکثریت والدین مقدور نیست.
از یکطرف جوانان در خانه ها محبوس هستند که شامل حال پسران نیز می شود. چون نه تنها فرصت های کاری و تحصیل برایشان میسر نیست که، با اندکترین سخن در بیرون از خانه با حاکمان، به بلای عظیمی گرفتار می شوند.
و از طرف دیگر دسترسی به وسایل الکترونیکی و انترنت باعث شده که جوانان از رویداد های روزمره آگاهی داشته و این امر باعث بروز تأثیرات مثبت و یا منفی در روحیۀ ایشان گردد. بطور مثال برای چند تن از همصنفی ها و یا شناخته های یک جوان، فرصت مهاجرت و یا تحصیل در خارج از کشور مساعد گردیده که، این امر باعث شده تا جوانان در داخل فامیل با تنبیه والدین، فشار بیاورند که " همگی به خارج رفت و ما هنوز درینجا هستیم" حالانکه اگر تعدادی را که این فرصت برایشان مساعد شده با تعدادی که بالاتر از ملیون ها نفر در افغانستان هستند مقایسه کنیم، دیده می شود که اصلاً تناسبی وجود ندارد.
په پای کې، دا غوښتنې او ستونزې د مطلق اکثریت کورنیو کې نږدې ورځنۍ مبارزه او خپګان ګرځیدلی او د دې حقیقت سربیره چې حتی خورا تکړه او تجربه لرونکي والدین هم نشي کولی ستونزه حل کړي. حتی ځینې یې مجبور شول چې خپل کور او ژوند وپلوري او په بې هدفه توګه پاکستان او ایران ته کډوال شي.
د همدې واقعيت پر بنسټ موږ خپله فرياد پورته کوو او تاته خطاب کوو، ځکه موږ پوهېږو چې تاسو يواځينۍ واکمن ياست چې په وروسته پاتې هېوادونو کې د واکمن حکومت په نوم يوه ډله او يوه ډله راپرځوي.
هرگاه بمنظور به هدف رسانیدن اهداف ستراتیژیک تان ذرۀ ترحم بر انسان روا نمی دارید؛ حد اقل خود تان را در جای مادران و پدران در جال افتیده و داغدیدۀ افغانی قرار دهید که چه حسی برایتان دست می دهد؟
شما را به هرچه مقدس می دانید: خدای عیسی، بودا، زردشت، محمد، موسی و یا هر چیزی که می پرستید؛ سوگند می دهیم که اندکی به ما ترحم کنید. از وجدان بیدار تان الهام بگیرید و بیائید و این تحفۀ مرگ آفرین تان را از میان بردارید. هرکسی را به عوض شان می آورید به جز از غنی فراری و خائن و رهبران قلدر و عیاش دهه های گذشته؛ بیاورید حتی اگر زادۀ انگلیس و یا روس هم باشد، اما ما را از شر این آفت بزرگ رهایی بخشید. چون می دانیم که فقط شما هستید که اگر در یک روز مبالغه شود، حد اقل در یک هفته این کار را می توانید انجام دهید.
۴۵ سال سپری شد و در نهایت آخرین تحفۀ نامیمون تان، جاهل ترین و وحشی ترین گروهی است که به هیچ یک از ارزش های انسانی به جز از خرافات و سنت های خودشان پایبند نبوده و خود شما بهتر از ما می دانید که چه مصیبت هایی نیست که روزانه بالای مردم بی دفاع و زخمی مان فرود نمی آورند.
چنین نیست که رسانه های غربی روزانه گویا تنها مظلومیت زن را در افغانستان انعکاس می دهند. ایکاش فرصت زندگی برای مرد این مخروبه سرا مساعد می بود. به همان پیمانۀ که زن تحت فشار است، مرد نیز زجر می کشد و جفا می بیند و ایکاش این ترفند های رسانه ای مؤثر واقع می شد.
با درود
بنو ناطق: د علم، شاعرۍ او ټولنیزې ژمنتیا سمبول
بانو ذوفنون حسام ناطق، یک تن از زنان روشنفکر و پیشتاز میهن ما است. این بانو زاده ی یک خانواده ی فرهنگی سرزمین فضل پرور بدخشان و فرزند شاعر خوش نام و نشان زبان فارسی، شادروان عبدالستار ناطق، می باشد.
بانو ذوفنون حسام، آموزش های عالی دانشگاهی خویش را، در دانشکده ی ادبیات و علوم بشری دانشگاه کابل، تا مقطع کارشناسی ارشد «ماستری» به پایان رسانیده است.
بانو ناطق افزون برداشتن سمت معتبر استاد دانشگاه و آموزگار، مدتی را در مربوطات وزارت زنان افغانستان، از جمله، به عنوان رییس اداره ی ولایتی این وزارت در زادگاه خود «بدخشان» نیز کار کرده است.
این بانوی فرهنگ پرور، در باره ی شخصیت فردی، شعرو زنده گی شاعر شهیر زبان فارسی، مخفی بدخشی، پژوهش های زیادی انجام داده و در این موارد آثار و مقالات زیادی نوشته است.
انلاین خپرونه {روزنګار} په پورتنیو مواردو کې د بنو ناطق د ټولنیزو، ادبي او شاعرانه افکارو او همدا راز د کردانو په اړه د هغې د کار په اړه له هغې سره مفصله مرکه کړې ده، هیله ده چې د لوستونکو لپاره به یې په زړه پورې او معلوماتي وي. .
ییني فولینګ او د سنفجورډ ښاروالۍ په اړه د هغې نظرونه
بانو ینی فولینگ، از حزب مرکزی، به عنوان شهردار شهرستان سانفیورد، برای سال های ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۷ انتخاب گردیده است.
هغه د ویسټلینډ په سیمه کې یو مشهور سیاستوال دی چې د ښار او ولایت د ښاروالۍ په چارو کې اوږده سابقه او تجربه لري.
بانو فولینگ آموزش های عالی خود را، در رشته ی تکنیک کشاورزی تکمیل کرده است. افزون بر این، به عنوان مشاور اقتصادی در شهر «گولار» و دفتر فرماندار ولایت نیز کار کرده است.
اوس چې اغلې فولینګ ښارواله ده، د سانفورډ کاونټي خلک انتظار باسي چې وګوري فولینګ به څنګه خپل پلانونه او لید پلي کړي.
از ارزشهای فرهنگی آثار
موږ وایو سعدي شیرازي!
دستگیر نایل ـ لندن
«روزنگار» ـ ناروی
۱۸ ـ اکتبر ۲۰۲۳
د کلتوري-پوهنیزو بحثونو په دوام کې {انټرنېټ روزنګار} دا ځل د دې خپرونې د مدیره هیئت مېلمه استاد دستګیر نایل دی.
استاد نایل، این آموزگار مجرب، این شاعر پرتوان و این نویسنده ی خوش نام و نشان زبان فارسی، زاده ی شهرستان نهرین ولایت بغلان می باشد. ایشان دارای آموزش های عالی آموز گاری هستند و افزون بر تجربه ی فراوان در این زمینه، در سرایش شعر، داستان، طنز، مسایل تاریخی و مقالات نیز دست بلندی دارد.
آقای نایل باوجود اینکه در های حاضر در عرصه های فرهنگی و نگارشی مشغولیت های فراوانی دارند، این موقع را برای گروه تحریر{روزنگار} نیز فراهم ساختند تا با جناب شان، اندر مورد شخصیت فرهنگی، شاعر شهیر زبان فارسی، سعدی شیرازی، اندیشه ها، آثار و اثرمندی های شعری و ادبی او بر ادبیات معاصر کشور های فارسی زبان گفت و شنود کوتاه ویژه ای داشته باشیم.
گفت و شنودی که، در زیر شما را به خوانش آن در قالب: { پرسش های روزنگار ـ پاسخ های استاد نایل} دعوت میکنیم.
راځئ چې د "حماس" ډله نور هم وپیژنو!
با وجود اینکه، هر روز، از ورای امواج رادیو ها، صفحات روزنامه ها و تلویزیون ها، اخبار و گزارش های هولناکی را در مورد رویداد های مربوط به جنگ جاری حماس و اسراییل می بینیم و می شنویم، گمان نمی برم، همه ی ما و شما با سرزمین فلسطین، گروه های سیاسی ـ نظامی امروز و دیروز آن، بویژه گروه حماس آشنایی داشته باشیم.
تبصره ی « روزنگار»
۱۷ ـ اکتبر ۲۰۲۳
از این رو بی مورد نخواهد بود اگر، در اینجا، در مورد آشنایی کوتاه گروه حماس که، همین اکنون در گیر یک جنگ تمام عیار با کشور اسراییل است، اطلاعاتی را با همدیگر شریک سازیم.
حماس یعنی چه؟
کلمه ی «حماس» در ذات خود یک واژه ی عربی است. به معنای؛ «تحریک، شور و هیجان.»
اما، در دنیای سیاست «حماس» اسم گروه سیاسی ـ نظامی« حرکت مقاومت اسلامی فلسطین» را تبلور میدهد. اسم گروهی را که، در سال ۱۹۸۷ در جریان انتفاضیه ی اول فلسطینیان، پا به عرصه ی وجود گذاشت.
انتفاضیه چیست؟
حال که از انتفاضیه نام بردیم، لازم است، بگوییم که انتفاضیه چیست و انتفاضیه ی اول فلسطینیان یعنی چه؟ تا عده ای از خواننده گان ما، بخاطر کار برد این اصطلاح، دچار چالش فکری و سردرگمی ذهنی نگردند.
اهداف پس پرده ی
عملیات اسراییل!
اسراییل پیوسته هشدار میدهد که، به زودی عملیات گسترده ی جنگی را از زمین، هوا و دریا، علیه فلسطینیان ساکن نوار غزه آغاز می کنند.
ویل کیږي چې د دې پراخو عملیاتو لپاره ۳۰۰ زره اسراییلي سرتیري چې په عصري جنګي وسایلو سمبال دي چمتو شوي دي.
اسراییل ظاهرا به خاطر جلوگیری از تلفات جانی غیر نظامیان به، ساکنان نوار غزه، که شمار آنها از یک و نیم میلیون نفر بیشتر خوانده می شود، دستور داده است که، در ۲۴ ساعت منطقه را ترک کنند و به قسمت های امن تر جنوب بروند.
روزنگار ـ ناروی
۱۵ ـ اکتبر ۲۰۲۳
حکومت نتنیاهو دلیل این عملیات گسترده ی هوایی، زمینی و دریایی را راه اندازی جریان جستجو و آزاد سازی حدود ۱۵۰ شهروند اسراییلی می خواند که، گفته می شود، چند روز پیش از سوی فلسطینیان گروگان گرفته شده اند.
املای درست را رعایت کنیم!
رعایت املای درست، در هنگام نوشتن متن ها و پیام ها ارزش زیادی دارد. املای درست به مخاطب یا گیرنده ی پیام کمک میکند تا، متن را به راحتی بفهمد و تفاوت های معنایی واژه ها را بدون ابهام تشخیص دهند. برعکس اگر در نگارش متن ها و پیام ها به رعایت املای درست توجه نشود، مخاطبان در اخذ و درک پیام ها دچار اشکال، ابهام و سردرگمی می گردند.
روزنگارـ ناروی
د ۲۰۲۳ کال د اکتوبر ۱۳مه
لاندې د سمې املا ځینې ګټې دي.
وضاحت و روانی
رعایت املای درست به متن ها و نوشته های مان وضاحت و روانی می بخشد و از دچار شدن گیرنده ی پیام یا خواننده متن، با چالش های درکی و فهمی جلوگیری می نماید.
تقویت اعتبار
په متنونو کې د سمې املا لیدل د پیغام په لیکونکي یا لیږونکي باندې د لوستونکي باور زیاتوي. دلیل یې دا دی؛ د سم املا په لیدلو سره، لوستونکی پوهیږي چې لیکوال د خپل پیغام توضیحاتو ته اړینه پاملرنه کړې ده. له همدې امله، لوستونکی د لیږونکي پیغام مینځپانګې باندې ډیر باور لري.
پیام رسانی درست
املای درست و نگارش صحیح واژه ها به نویسنده کمک می نماید تا، پیام خود را به درستی منتقل و مطلب خویش را به خوبی بیان دارد.
قابلیت جستجوی بهتر
متن هایی که با املای درست نوشته شده اند، کار پژو هشگران و جستجو گران، را ساده تر می سازند و به بهبود عملیات جستجوی موتور های جستجو گر نیز یاری می رسانند.
حرف اخیر هم اینکه:
آنکه با املای درست می نویسد، به درک بیشتر پیام و انتقال درست اطلاعات خویش کمک می کند.
پس بیایید درست بنویسیم تا، درست بفهمند!
(له: آر- جیریمي)
چگونه شاعر شدم؟
حيات الله نيازي په دې اړه وايي:
زما ټاټوبی فیض اباد، بدخشان، جنت نشان دی. زه په ۱۳۲۳ هـ ش کال کې زیږیدلی یم. په ماشومتوب کې د خپل مور او پلار له لاسه ورکولو سره، د خپل پالونکي او مهربان کاکا میرزا عبدالرزاق خان نیازي او د انا مغفور تر څارنې لاندې، ما له ماشومتوب او ځوانۍ څخه د ځوانۍ بنسټ کېښود.
از خانم عمویم بگویم. او چنان یک خانم مهربانی بود که، تا دیر زمان، از یتیم بودن خود چیزی نمی فهمیدم و او را مادر می خواندم و می شناختم.
روزنگار ـ ناروی
۱۲ـ اکتبر ۲۰۲۳
زما تره د شهرشهر له خطاطانو څخه يو تکړه ليکوال او د ښکلو ژبو شاعر و. هغه د نستعليق، کوفي او شبک خطاطۍ زده کړې کولې او ډېرو شاګردانو ته يې په وړيا توګه د قرانکريم تلاوت هم ور زده کړ.
خانه ی ما هم به یک مکتب خانه ی کوچک می ماند. تا وقتیکه ایشان در قید حیات بودند، وضع به همینطور بود. من نیز در فراکیری قرانکریم وآموزش هنر خطاطی افتخار شاگردی ایشان را داشتم.
کلانترین توصیه ی جناب شان برای من مطالعه ی کتاب بود. ایشان به من اجازه میدادند تا از کتاب خانه ی شان استفاده کنم. همچنان اجازه داشتم تا در موارد مواجه شدن با دشواری های مربوط به کتاب خوانی و مطالعه، از جناب شان بپرسم و راهنمایی های لازم کسب نمایم.
اسراییل زیر بال موشک های حماس!
جنبش مقاومت فلسطین در حدود یک سدهٔ پسین در وجود گروه های مختلف شبه نظامی ورهبران سیاسی در مبارزهٔ مسلحانه برضد سیادت طلبی اسراییل رزمیده است.
نخستین بنیانگذار این مقاومت شیخ عزالدین قسام (۱۸۸۲-۱۹۳۵م) از اهالی جبلیهٔ سوریه بود که به مبارزهٔ عملی برضد سلطهٔ یهود در شهرک «الحیفا» قیام نمود.
دکتر صابنظر مرادی
نهم ماه اکتبر ۲۰۲۳
پس از آن این جنبش به نام های مختلف از جمله «جنبش خلق برای آزادی فلسطین» برهبری دکتر جورج حبش، وحرکت های شبیه هم به رهبری فواد حواتمه، یاسر عرفات ودیگران زیر نام« سازمان آزادیبخش فلسطین بدون نتیجه ادامه یافته است.»
در وصف بدخشان
صنعت گری که نقش بدخشان کشیده است
از نور آفتاب درخشان کشیده است
از شرق و غرب عالم امکان گرفته وام
نام اش بدخش و جلوه امکان کشیده است
از کهکشان سبز و بلندای نه سپهر
روشن ترین ستاره تابان کشیده است
د هغه د لاجوردو، سرو زرو او زمرد څخه
کوه ها گرفته قامت دوران کشیده است
از باغ و راغ و وادی و صحرای بی نظیر
عطر گلاب و نگهت ریحان کشیده است
له مينې او عاطفې، عاطفې او خواخوږۍ او رحم څخه
دلته یوازې د انسان نښه ده
(عبد الواصل لطیفی)
در ارتباط به یک
مراکش ته لنډ سفر!
در همین اواخر، سفری داشتم به، قاره ی آفریقا و در قلمرو آن، به کشور مراکش یا به نام دیگر، ماراکو. کشوری که از نگاه جغرافیایی در قسمت شمال غرب افریقا واقع شده است. در این کشور به شهر «تنی جر» رفتم و در حومه ی آن از منطقه ی تاریخی ـ فرهنگی «مار شانآن دیدن کردم.
روزنگار
۴ـ اکتبر ۲۰۲۳
دې سیمې د خپل تاریخي او سوداګریز اهمیت له امله ډیر شهرت ترلاسه کړ ، په ځانګړي توګه کله چې دا د فینیشین استعمار لاندې و.
فنیقی ها مردمانی بودند که، در قرون پیش از میلاد مسیح، در نواحی ساحلی جنوب شرقی دریای مدیترانه و شمال غرب افریقا زنده گی می کردند. فنیقی ها به عنوان تاجران و دریانوردان شهرت فراوانی داشتند.
دغو پراخو ساحلي سیمو، په شمول د "مار شان" سیمې د خپلې سوداګریزې او اقتصادي اډې په توګه کارولې. اوس مهال د نړۍ له ګوټ ګوټ څخه ګڼ شمېر سيلانيان او څېړونکي دغې سيمې ته د کتنې او څېړنې لپاره راځي.
در این منطقه می توانید چنان جاهای تاریخی ـ فرهنگی ای را مشاهده کنید که، به زمان تمدن های باستانی فنیقی ها و رومی ها بر میگردند.
د فونیشین خلکو ژبه سامیتیک وه او لکه څنګه چې موږ وویل؛ فینیشینانو د مدیترانې سمندر په اوږدو کې استعمارونه درلودل.
په عکس کې، تاسو کولی شئ د فینیشین هدیرې وګورئ چې د سمندر په غاړه په تیږو، غارونو او غونډیو کې کیندل شوي.
ویل کیږي چې په دغو قبرونو کې ۱۰۸ تنه فینیشین خلک ویده دي. د دې تاریخي ځای او ښکلي ساحل لید څخه ، تاسو د جبرالټر تنګی لیدلی شئ چې هسپانیه له مراکش څخه جلا کوي.
از این محل همچنان میتوان قسمت هایی از «کوه نور» را که، با معجزه ی حضرت موسی (ع) پیوند دارد، نیز تماشا کرد.
متن و عکس از: ر ـ جرمی
ساختمان هشت ضلعی، به مثابه ی یکی از شاهکارهای معروف و کم نظیر معماری مربوط به دوران امپراطوری روم، واقع در قلب شهر پولیگ نانو، همه ساله هزاران هزار جهانگرد و پژوهشگر را از نقاط مختلف جهان، بسوی خود می کشاند.
در جریان يك سفر گردشگری ام در ایتالیا در شهر پوليگانو این ساختمان هشت ضلعی توجه ام را به خود جلب كرد.
ياده شوې ودانۍ چې د ايټاليا د پاچا فريدريک II لخوا جوړه شوې وه، نن ورځ د نړۍ د سيلانيانو په مرکز بدله شوې ده. ما غوښتل چې د فریډریک II په اړه یو څه تحقیق او مطالعات وکړم چې دومره عالي ودانۍ یې شاته پریښوده او نن ورځ د نړۍ د سیلانیانو پام دی او د ځایی خلکو لپاره ډیر عاید لري.
روزنگار ـ مرادی - وین
اول اکتبر ۲۰۲۳
ګرانه د کرنې کارپوه تشریح کوي!
کشاورزی نقش بسیار مهمی را در اقتصاد و زنده گی انسان ها و از جمله، مردم افغانستان دارا می باشد. از راه کشاورزی است که، برای همه ی آدم ها غذا تهیه می شود. کشاورزی در افغانستان برای شمار زیادی از جمعیت این کشور، بویژه در مناطق روستایی، زمینه های کار را فراهم می نماید.
د بزګرانو کرنيز محصولات به د ملي سوداګرو کار او بار زيات کړي او د دغه هېواد کرنيز محصولات به په ښه او پياوړي ډول نړيوالو بازارونو ته معرفي کړي.
از سوی دیگر کشاورزی بر پایداری اقتصادی این کشور کمک مینماید و زمینه های وابستگی آن را محدود می سازد. به همین ترتیب کشاورزی می تواند به مدیریت منابع طبیعی کشور مانند، آب و خاک، کمک کند.
www.roznigar.com
۲۶ سبتمبر ۲۰۲۳
د يادو شويو مهمو ټکو له مخې روزنګار ويبپاڼې له ښاغلي انجنير محمد اکرم عزيزي سره چې د کرنې په برخه کې په بهر کې زده کړې او پراخه کاري تجربه لري، خبرې کړې دي
پرسش:
جناب آقای عزیزی!
خوش می شویم، اگر خود را به خواننده گان «روزنگار» معرفی کنید. مثلا اگر بگویید که:
در کجا درس خوانده اید؟ چند سال و در کدام موسسات تجربه ی کاری دارید؟ فعلا مصروف کار، در کدام عرصه و در کدام موسسه هستید؟
پاسخ:
من در سال ۱۳۵۷خورشیدی از لیسه غیاثی «ع» شهرستان جرم ولایت بدخشان، که زادگاهم نیز می باشد، فارغ شدم. پس از سپری نمودن امتحان کانکور مستحق بورس تحصیلی به اتحاد جماهیر شوروی وقت شناخته شدم. برای مدت ۶ سال در شهر تاشکند پایتخت جمهوری ازبکستان امروزی، در رشته زراعت به سطح ماستری تحصیل کردم.
مجاهدينو د ژوندون ښکار کړ!
یادی از مجله ی محبوب خانواده گی «ژوندون» ستاره تابناکی که ۳۱ سال پیش، با روی کار آمدن حکومت «مجاهدین» از آسمان کشور افول کرد.
روزنګار وېبپاڼه په پام کې لري چې خپلو لوستونکو او په ځانګړې توګه ځوان نسل ته یو شمېر مهمې او مشهورې ورځپاڼې او مجلې معرفي کړي چې له څو لسیزو خپرېدو وروسته د مجاهدینو او طالبانو له خوا ویجاړې شوې دي.
این هم به خاطر اینکه، نسل جوان کشور ما بدانند که، پدران ایشان، پیش از وقوع بحران های سیاسی چپ و راست، چندین دهه ی اخیر، امنیت و فرهنگ عالی داشته بودند. از جمله فرهنگ خوانش کتاب، روزنامه و مجله.
روزنگار پروسه معرفی این نشریه ها را با معرفی مجله ی وزین هفته گی و خانواده گی « ژوندون» آغاز میکند.
روزنگار ـ ناروی
2023.09.19
د هېواد تکړه او تجربه لرونکی ژورنالیست ښاغلی محمد زمان نیکرۍ چې له څه باندې یوې لسیزې راهیسې د دې مجلې مرستیال دی، د روزنګار مجلې د تاریخ، دندو او ځانګړتیاوو په اړه لوستونکو ته په لاندې ډول معلومات ورکوي :
دښځو ځورول سوزول دي!
به خاطر یاد بود از شهادت و شهامت و همچنان فرارسیدن اولین سالگرد قتل بانو مهسا امینی، شمار زیادی از ایرانیان ساکن اتریش، دیروز در محلی بنام اشتیپن پلاس، واقع در شهر وین، یک گرد هم آیی وسیع برپا کرده بودند.
روزنگار
2023.09.18
له ویانا څخه د روزنګار خبریال محمد یونس مرادي په وینا، د دې غونډې ګډونوالو په اسلامي جمهوریت کې د ټولنیز عدالت، د بیان ازادۍ او ښځو ته د رسیدو په لاره کې د میرمن مهرا امیني د زړورتیا او میړانې یادونه او قدرداني وکړه. د ایران بې رحمه وژونکو ته او د میرمنې امیني لعنت ووایه.
به گزارش این خبرنگار روزنگار، ایرانیان شرکت کننده در این گردهمایی همچنان از مشکلات بانوان افغانستان و ظلم هایی که، گروه جبار طالبان به آنها روا می دارد، یاد آوری نموده ابراز آرزو کردند، روی فر رسد که، زنان هر دو کشور آزادی های از دست گرفته ی شان را باز یابند.
سخنان یکی از شرکت کننده گان این جلسه را که، در یک گفتگوی کوتاه به آقای مرادی گفته است، در ویدیوی زیر با هم می بینیم:
رعد گیسو
کله چې ما د هغه د مخ څراغ ولید، ما د هغه په بدن باندې تندر واچاوه
از شعلۀ تابانش بیجا شده غلطیدم
دا پوښ یو ښکلی معجزه ده
گیسو به خرامان شد بگریستم و خندیدم
به به چه تمنایی چون خانه بیارایی
در تخت سلیمانی پهلو زده خوابیدم
بوسی ز لب لعلش افتیده به رخسارم
چشمک زده زیر لب بگرفتم و چوشیدم
چون باده به جانم زد مَی نوک زبانم زد
در نشۀ لالایی رقصیدم و رقصیدم
بیخود شدم از مستی وز نوش قوی دستی
در شوق به پا خیزی بی شمه بیفتیدم
مالګه زما روح په طنز سره ووهله
بیدار شو ای بابا خود خوردم و نالیدم
کاین شور جوانی را زیبـنده جوانی باد
وز عمر هدر رفته معشوقه پرانیدم
(محمد ظاهر ظفری)-کابل
1402.07.30
خاک می تواند بهتر از ما، آثار تاریخی را حفظ کند
باستان شناسی و موزیم داری، دو عنصر بزرگ را در تاریخ و فرهنگ همه ی ملل جهان و از جمله، ما مردم افغانستان تشکیل میدهند.
لکه څنګه چې لیدل کیږي، په تیرو یو یا دوو کلونو کې، دغو دوو کلتوري ارزښتونو ته نه یوازې دا چې پام نه دی شوی، بلکې داسې نښې هم شتون لري چې حتی په ډیرو مهمو برخو کې د کار د ضعیف او تخریب کولو لپاره. په دې اړه هم هڅې روانې دي
روزنگار
جمعه، د سپتمبر ۸، ۲۰۲۳
پایگاه اینترنتی روز نگار بنا بر اهمیت این موضوع با پروفسور میر عبد الرووف ذاکر که، در این دو عرصه، آموزش های عالی و تجارب فراوانی دارد، گفتگویی به عمل آورده است که، در زیر شما را به خواندن آن فرا می خوانیم.
انتخابات شهرداری در سانفیورد:
گفتگو با نامزد اول حزب کارگران
انتخابات شهرداری در سونفیورد فقط یک رویداد معمولی نیست. این یک فرصت خوب برای ساکنان آن است، تا در جهاتی که شهر، در زمینه های آموزش، بهداشت، محیط زیست و اقتصاد خواهد رفت، تاثیر بگذارند.
این فرصت برای انتخاب رهبرانی است که، برای کسب بهترین ها برای سانفیورد کار می کنند و به چالش ها و فرصت های منحصر به فردی توجه می نمایند که، این منطقه با آن رو برو است.
خوشحالیم از اینکه، در رابطه به انتخابات شهرداری آینده ی شهر مان، با یک سیاستمدار پر شور و با تجربه، نامزد اول حزب کارگران، هنریک نوردال، گفتگو بعمل می آوریم.
روزنگار www.roznigar.com
چهارشنبه، د سپتمبر ۶، ۲۰۲۳
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در این گفتگو پایگاه اینترنتی سه زبانه ی « نارویژی، انگلیسی، فارسی» روزنگار تلاش ورزیده است تا درمورد دیدگاه های اقای هنریک، پیرامون مهمترین موضوعات انتخابات پیش رو بحث کند. پرسش ها و پاسخ ها از این قرار اند:
اگر گاهي به ويانا سفر داشتيد،
شانبرون را فراموش نكنيد!
شانبرون يكي از جاذبه هاي پر قدرت و مكان تاريخي ـ گردشگري در شهر ويانا، پايتخت اتريش أست.
ویل کیږي چې یوه ورځ د روم مقدس امپراتور د شانبرون ماڼۍ له جوړولو مخکې د ښکار لپاره دغې سیمې ته راغی او هلته یې یوه ډېره ښکلې پسرلی ولید. له همدې امله، دوی دا ځای شانبرون بولي، چې معنی یې "ښکلی پسرلی" دی.
یونس مرادی، گزارشگر ارشد
روزنگار اول سبتمبر ۲۰۲۳
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در سال ١٥٦٩ اين منطقه توسط ماكسيميليان دوم امپراطور مقدس روم خريداري ميشود. اين كاخ كه، به علت حمله ترك هاي عثماني ويران شده بود، در سال ١٦٨٣ دو باره اعمار ميشود.
اما قصر موجوده شانبرون در سال ١٧٠٠ ميلادي بنا شد و مراحل ساخت آن تا سال ١٩٦٠ ادامه پيدا كرد.
د شانبرون پارک او شنه ساحه ۲۰۰ هکتاره ځمکه لري، په دغه پارک کې ۳۲ لوړې مجسمې شته چې په اتلسمه پېړۍ کې جوړې شوې دي. په دغه سیمه کې تر ټولو زوړ ژوبڼ په ۱۷۵۲ کال کې جوړ شو.
شانبرون یکی از میراث های فرهنگی و کلتوری اتریش است که در سال ۱۹۹۶ در یونسکو به ثبت رسیده است. بازدید کننده گان شانبرون سالانه بیش از ۳ میلیون نفر می باشد. در این قصر ۱۵۰۰ اتاق وجود دارد که، صرف ۴۰ اتاق آن بروی جهان گردان باز می باشند.
د ګلورټ ودانۍ
ساختمان گلوریت (پاورقی را بخوانید) به روی تپه ای در پارک کاخ شانبرون قرار دارد و منظره ای باشکوهی قسمتی از وین را ارایه میدهد. این ساختمان اکنون یک کافه گلوریت را در خود جای داده است. در اینجا می توانید منتظر شیرینی های خوش مزه و تماشای منظره ی فوق العاده از شهر وین باشید. صبح روز های یکشنبه صبحانه با موسیقی زنده از کلاسیک گرفته تا جاز در اینجا توزیع و اجرا می گردد.
یادداشت نگارنده:
(گلوریت یک ماده ی معدنی است که، از نگاه شکل ظاهری مانند بلور های شفاف یا نیمه شفاف، به رنگ های مختلف؛ معمولا زرد، قرمز، سبز و آبی می باشد. این ماده ی معدنی معمولا در تشکیل کانی های سیایکاتی مشارکت دارد و در انواع مختلف به وجود می آید.
تحفه ای از
کوچکترین
کشور جهان!
وقتی که، آدم برای اولین بار آهنگ سفر به کشور واتیکان، یا کوچکترین کشور جهان و مقر کاتولیک ترین کلیسای جهان می نماید، در ذهن او فقط کوچکی و مذهبی بودن این کشور تجلی می کند.
اما، زمانیکه شخص عملا به این کشور وارد می شود، چیز های دیگری را نیز می بینید که، از پیش آن ها را تصور کرده نمی تواند.
سږ کال د ترکيې پر لاره له دغه کوچني خو مشهور هېواد څخه تېر شوم. ما په دې هیواد کې ساعتونه تیر کړل ترڅو د دې کلتوري او تاریخي ارزښتونو په ګډون د هغې ځانګړتیاوې وګورم او پوه شم.
روز های تابستان بود. روز های خیلی گرم. با گرمای ۴۰ درجه ی «بالای صفر». آفتاب سوزان بر همه جا می درخشید. با شوق و هیجان فراوان به کشور شاهی واتیکان وارد شدم. با وجود درخشش اشعه ی آفتاب جانسوز و گرمای طاقت فرسای آن روز، دیدم که، هزاران هزار سیاح و جهانگرد، احتمالا از همه ی نقاط جهان، به تماشای این کشور معروف و از نگاه تاریخی معطوف، آمده بودند.
جهان گردان و تماشاچیان آنقدر مشغول تماشا و حیرت زده ی ارزش های فرهنگی ـ تاریخی واتیکان به نظر می آمدند که، گویی، سنگ شده اند و تموز و گرمای نیمه روز اش، بالای شان هیچگونه اثری ندارد.
آری!
واتیکان په نړۍ کې تر ټولو کوچنی خپلواک هیواد دی او د اټکل له مخې 800 نفوس لري. مساحت یې شاوخوا 44 هکتاره دی، چې دا د "یو مربع کیلومتره څخه کم" دی، دا هیواد د ښکلا پلازمینه د روم په زړه کې موقعیت لري د ایټالیا هیواد.
دوی وايي چې دا هېواد دومره کوچنی دی چې په ۴۰ تر ۴۵ دقیقو کې پرې تګ راتګ کولای شي.
واتیکان هرچند از لحاظ مساحت کوچکترین کشور جهان به شمار می آید اما، از لحاظ معنوی، تاریخی و فرهنگی خیلی بزرگ و پر محتوا می باشد. واتیکان بنابر اینکه، مقر کلیسای کاتولیک روم است، ارزش مذهبی والایی نیز دارد.
این کشور دارای ساختمان های مجلل، با تاریخچه های مختلف و پدیده های دیدنی زیادی می باشد. آنچه که، برای من، در دیدار اول از کشور واتیکان خیلی جالب بود و بسیار تجلی کرد، عبارت اند از:
۱- تاریخي – کلتوري ودانۍ
ـ بنای «پیتر» که در واقع مقر کلیسای سن پطرس می باشد. این بنا آن قدر پیشینه ی تاریخی دارد که، می گویند، کار ساخت آن در سال ۳۲۳ میلادی شروع گردیده بود.
۲ ـ کاخ «آپستولی» که، از آن به عنوان محل اقامت پاپ و مرکز مدیریت کلیسا استفاده می شود.
۳ ـ کاخ «نیکولتین» یا محلی که برای جلسات رسمی و مراسم مذهبی به کار می رود.
4- د "بیلوني" ماڼۍ، چې د واتیکان د مشهور موزیم په توګه، هنري او تاریخي اثار لري.
۵ ـ «موزه ی واتیکان» شامل مجموعه های هنری آثار باستانی و انتزاعی می باشد.
۶- د مایکل انجلو برج چې له ۱۳۸۰ کال راهیسې د واتیکان د ساعت برج په نوم یادیږي.
۷ ـ کتابخانه ی واتیکان که دارای یکی از مجموعه های کتب قدیمی و با ارزش جهان به شمار می آید.
۸- امنیتي ساتونکي
دیدن گارد های امنیتی واتیکان در پهلوی دروازه های آن، با لباس های ویژه ای که به تن دارند، نیز خیلی جالب است. این گارد ها دو نوع اند:
ـ گارد سویس، که با کشور سویس ربط دارد و از سده ی ۱۶ به این سو در خدمت پاپ قرار دارند. اعضای این گارد باید شهروند سویس باشند. دین شان کاتولیک باشد و آموزش های نظامی نیز دیده باشند.
- Pontifical Guard، د پولیسو ځواک په توګه، چې ډیری یې د ایټالیا او نورو اروپایي هیوادونو څخه دي، د واتیکان امنیت په غاړه اخلي.
۹- د تابعیت د ترلاسه کولو شرایط
د واتیکان هیواد تابعیت ترلاسه کول خپل ځانګړي شرایط لري. په لاندې ډول:
۱ـ عضو گارد سویس باید شهروند کشور سویس باشد.
۲ـ به عنوان کشیش ، راهب، یا اعضای مذهبی مختلف در کشور واتیکان باید خدمت نماید.
در مجموع متقاضی دریافت حق شهروندی واتیکان باید به نوعی برای این کشور و در راس آن پاپ خدمت نماید. در غیر آن زمینه های دیگر برای دریافت حق شهروندی در این کشور وجود ندارد.
۱۰ - ازدواج نکردن راهبان
در کلیسای کاتولیک که واتیکان نیز جزء آن است، راهبها عادتًا، به عنوان افرادی که، به عمل خدمت کلیسا و خداپرستی متعهد می شوند، ازدواج برای انها مجاز نیست.
به عبارت دیگر، راهبها به تعهد به عمری مجردی ملزم میشوند و از ازدواج خودداری میکنند.
۱۱ - نظام دولتی
د واتیکان سیسټم یو مطلق سلطنت دی "مطلق حکومت یا واحد اداره" چې د پاپ تر نظارت او رهبرۍ لاندې اداره کیږي.
۱۲ - سیستم قضایی
واتیکان برای بررسی خلاف رفتاری های روحانیون سیستم عدلی و قضایی خود را دارد، که به نام " دادگاه تریبونال واتیکان" یاد میگردد.
۱۳- سفاتخانه ها
واتیکان در بسیاری از کشور ها سفارتخانه دارد. این کشور همچنان در شماری از سازمان های بین المللی عضویت و نماینده دارد. سفرای این کشور قاعدتا نماینده گان پاپ نامیده می شوند، نه نماینده ی دولت واتیکان.
متن و تصاویر از: ر - جرمی
سرقت ادبی، یعنی
دزدی مال دیگران!
" سرقت" واژه ی عربی، مروج در زبان فارسی، به معنای " دزدیدن و دزدی کردن است" و عبارت «سرقت ادبی» به معنای استفاده از آثار و نوشته های دیگران، به نام خود، بدون اجازه ی نویسنده، سراینده ی شعر و یا آفریده گار یک اثر هنری می باشد.
سرقت ادبی یا دزدی نوشته ها و آثار دیگران، افزون بر اینکه، یک کار غیر اخلاقی و نادرست است، در کشور ها و جوامعی که، در آنها قانون حاکمیت میکند، یک جرم دانسته می شود و مجرمین محکوم به پرداخت جریمه های سنگین می گردند. در افغانستان پیش از شروع بحرانهای ۴۰ سال اخیر چنین بود.
روزنگار ۲۸ آگوست ۲۰۲۳
رحیم الله ـ جرمی
ــــــــــــــــــــــــــ
با روی کار آمدن فیسبوک و شمار دیگری از رسانه های غیر معتبر، دزدی نوشته ها یا آثار دیگران ابعاد وسیعتری را به خود اختیار نمود و متأسفانه، در حال حاضر، مرجعی برای کنترل آن هم وجود ندارد و یا حد اقل به این کار های خلاف و ناروا، توجه ای صورت نمی گیرد.
آنکه سرقت ادبی می کند، حق مالکیت معنوی نویسنده ی اول را نادیده می گیرد و از این طریق اعتبار و انگیزه ی ایجاد آثار و نوشته های جدید را کاهش بخشیده بر جامعه ی نویسنده گان و روحیه ی خلاقیت تاثیر بدی می گذارد.
در زیر مهمترین انگیزه های کسانی را که، به دزدی آثار و نوشته های دیگران دست می زنند، متذکر می شویم:
۱ـ ناتوانی فردی و رقابت نا سالم
بعضی از دزدان نوشته ها و سارقین آثار دیگران، به دلیل احساس کمبود خلاقیت و توانایی در ایجاد آثار و نوشته ها در وجود خود، سرقت ادبی می کنند و از این طریق سعی می کنند خود را به عنوان یک نویسنده و یا آفریده گار یک اثر معرفی نمایند.
مثلا می بینند که، یک دوست یا یک رقیب شان، در صفحه ی فیسبوک یا کدام رسانه ی دیگر، یگان شعر یا یگان چیزی نوشته است. این آدم ها که، خود توانایی نوشتن را ندارند، برای اینکه خود را از دوست یا رقیب خود کمتر نشان ندهند، نوشته های دیگران را می دزدند و به نام خود شان نشر می کنند.
مگر اینها نمی دانند که، با افشا شدن گوشه ای از این دزدی ها، همه ی کارکرد های شان نقش بر آب میگردند.
۲ـ انگیزه ی دریافت پول
شماری از دزدان آثار ادبی و هنری، اثار و نوشته های دیگران را کپی یا رو نویس می کنند و به عنوان نوشته ی خود آن را به رسانه ها می فروشند. این آدم ها می خواهند از این طریق هم پول و هم شهرت کادب کسب کنند.
۳ـ کمبود وقت
بعضی کسانیکه علاقمند یا مکلف به نوشتن یک متن یا ایجاد یک اثر، در یک وقت کوتاه هستند، به سرقت ادبی روی می آورند و از این کتاب و آن کتاب، این روزنامه و آن پایگاه اینترنتی، پاراگراف هایی را می دزدند. آن ها را سر هم می گذارند و بدین ترتیب و به زعم خود، اجرای مکلفیت می کنند. اینها بعضی اوقات یک مطلب را از زبان های خارجی ترجمه می کنند و آن را به نام خود نشر می نمایند. من خود روزانه شمار زیادی از اینگونه «نوشته» ها را در فیسبوک مشاهده میکنم.
۴ ـ بی احترامی به مالکیت معنوی
سرقت گران نوشته های دیگران، یا مفهوم و معنای حق مالکیت معنوی دیگران را نمی فهمند و یا اینکه، آن را نادیده می گیرند.
اینها اصلا نمیدانند که، حق مالکیت معنوی چیست؟ چرا نباید نوشته های دیگران را دزدید و به نام خود نشر کرد؟ این نافهمی ها ممکن است باعث دزدی آثار دیگران گردند.
به هر حال دزدی اثار دیگران کار خوبی نیست. نگارنده نیز چند بار دزدی نوشته های خود را در رسانه های نارویژی و فیسبوک شاهد بوده ام.
[ آنچه خواندید، یک نگاه فردی است و مخاطب خاصی ندارد]
تدویر محفل یادبود از واصف باختری
اخیرا محفل ياد بود و تقدیر از کارکرد های شاد واصف باختري، از طرف سفارت افغانستان وین، در هوتل آريانا، دایر گرديد.
د روزنګار د خبريال انجنير مرادي د راپور له مخې، په دې غونډه کې ويناوالو د استاد بختاني د ادبي او فرهنګي شخصيت په اړه خپل نظر څرګند کړ او د فارسي ژبې د ادبياتو په برخه کې يې د هغه له خدمتونو مننه او قدرداني وکړه.
گرد همایی اعتراضی در شهر وین
در در دومین سالروز تحویل دهی حکمروایی افغانستان به گروه طالبان، شهروندان افغانستان مقیم اتریش، یک گرد همایی اعتراضی را، در شهر وین ترتیب داده بودند.
سخنرانان این گردهمایی، منجمله دکتر صاحبنظر مرادی، برخورد های طالبان را در برابر مردم افغانستان تقبیح کردند و برای برون رفت از وضعیت اسفبار کنونی، روش هایی را ارایه دادند.
در زیر قسمتی از بیانیه آقای مرادی را می شنوید.
بزرگترین قتلگاه و
در مسافرت چندین کشوری اروپایی همین ماه خود، به کشور ایتالیا و پایتخت آن شهر روم نیز رفتم. در آنجا خیلی از مراکز و بناهای تاریخی ـ فرهنگی، از جمله کشور شاهی واتیکان و کولوسیوم روم دیدن کردم. دیدن کولوسیوم برایم خیلی جالب بود. هم از نگاه شکل و هم از نظر تاریخ و محتوا.
کولوسیوم یک اثر تاریخی بزرگ و معروف است که، در شهر روم، پایتخت ایتالیا موفقیت دارد. این آمفی « ساختمان نمایش های تیاتری» عملا به یکی از نماد های روم و همچنین کل ایتالیا مبدل گردیده است.
ساختمان خیلی عجیب و غریب، کهن و تاریخی کولوسیوم در قرن اول تا دوم میلادی توسط امپراطوری روم، برای برگزاری نمایشهای تاتری، مسابقات و نبرد های گلادیاتوری ساخته شده است. نبرد های گلادیاتوری نوعی از رزم های مرگبار، در دوران روم باستان بودند که، در آن گلادیاتورها « نیروهای نظامی با برده ها» در میدان یا زمین ویژه برای باهم به جنگ و مبارزه انداخته می شدند. این مسابقات در سالن های بزرگ و همچنین آمفی تیاترها برگزار می شدند و جذابیت زیادی برای اشراف و مردم عام داشتند.
کولوسیوم بیش از همه، یاد آور تاریخ خونین و مرگبار گلادیاتور ها در روم باستان می باشد. کولوسیوم جایگاهی بود که، اشراف و اعیان شهر در آن جنگ های خونین جبری گلادیاتور ها را با یکدیگر یا با حیوانات وحشی، مانند شیر و پلنگ، تماشا می کردند و از دیدن این صحنه های خونین و تراژیک لذت می بردند. در این نمایشگاه اکثر اعدام ها با رها سازی حیوانات وحشی به جان انسان های « محکوم به مرگ» به اجرا در می آمد.
گفته می شود که، مراسم گشایش کولوسیوم با کشتار ۹ هزار حیوان غیر اهلی برگزار گردیده بود.
یک مرد نسبتا سالمند ایتالوی که، گمان میرفت از نگهبان های این بنای تاریخی بود، به من گفت:
ـ در مسابقات گلادیاتوری، کسانیکه برنده می شدند، جایزه ی شان این بود که، تا آغاز مسابقات آینده زنده بمانند. اینکه در مسابقات بعدی با چه سرنوشتی مواجه می شدند، تقریبا معلوم بود.
این جشن ها ۱۰۰ روز دوام می کردند. گلادیاتور ها یا برده گان بیش از ۲۲ سال عمر نمی کردند. چون در جریان همین با هم جنگاندن ها یا در معرض حمله ی حیوانات وحشی قرار دادن ها، می مردند و از بین می رفتند.
به گفته ی مردمان محل، در جریان این جشن ها حدود ۵۰۰۰ برده و گلادیاتور کشته می شدند. در روز هایی که قرار نبود جشن برگزار شود، محکومان مرگ را در این میدان، پیش روی حیوانات درنده می انداختند، تا زنده خورده شوند.
ویلیم، یک تماشاچی برتانوی که، معلوم می شد، پیرامون موضوع اطلاعات زیادی داشت، حین صحبت برایم گفت:
بطور کل، بیش از یک میلیون نفر، از جمله، ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار گلادیاتور، در صحن همین کولوسیوم و در پیش چشم، امپراطور، اشراف، اعیان و دیگر تماشاچیان به قتل رسیده اند.
این رویداد ها از سده ی ۴ قبل از میلاد تا سده ی ۵ میلادی، در امپراتوری روم برگزار می شدند.
بې له شکه د وینو تویولو او وژنو له امله دغه سیالۍ تر نیوکو لاندې راغلې او په پای کې په پنځمه میلادي پیړۍ کې د روم امپراتورۍ له خوا منع شوې.
کولوسیوم روم با ارتفاع ۵۰ متر، ظرفیت بین ۵۰۰۰۰ تا ۸۰۰۰۰ نفر و داشتن ۸۰ دروازه ی ورودی، یکی از بزرگترین آمفی های تیاتری جهان، توانسته است هزاران نفر را در داخل خود جای دهد. این ساختمان با استفاده از سیستم هواپناه ها و سایر اختراعات معماری پیشرو، در زمان خود نشانه ای از توانمندی مهندسی و معماری یونانی و رومی را نشان میدهد.
کولوسیوم روم، به عنوان یک میراث جهانی توسط یونسکو شناخته شده است. این بنای کهن، اکنون به حیث یک جاذبه ی کلان و مهم گردشگری سالانه میلیون ها جهانگرد و پژوهشگر را، از سرا سر جهان، به سوی خود می کشاند. دیدن این بنای تاریخی ـ فرهنگی یا، دست کم مطالعه ی متون مربوط به آن برای هیچ کسی خالی از ارزش نیست.
متن او عکسونه د R-Jeremy لخوا
شرح عکس:
عبارت "فارسی را می ستاییم" بر زیبایی تازه گلی افزوده است که، امروز در باغچه ما شگفته است.
دوست دارم در خدمت
زبان فارسی باشم!
وقتیکه، ما میخواهیم، در مورد زبان فارسی و ارزش های علمی - تاریخی و فرهنگی آن چیزی بگوییم یا بنویسیم، خیلی از ارواح های ناپاک بیدار می شوند و به شور می آیند. تا حدی که، در عالم خیال دست بالای دست ما می گذارند و به زعم خود، برای ما، دستور ( ایست! و توقف! ) میدهند.
ژورنال، د جون 24، 2023
لیکوال: آر _ جرمي
اما، اینها، این را نمی دانند که، زبان فارسی، برای ما فارسی زبان ها، یک ارزش فردی - اجتماعی، یک سرمایه فکری معنوی، یک داشته ی تاریخی و فرهنگی است. ارزش و داشته ایکه، نمیتوان آن را با پول و ثروت فراهم کرد. پارسی میراث مقدس، به جا مانده از پدران، مادران، اجداد و نیاکان ما است.
بنا بر این ما موظفیم، برای رشد و انکشاف و همچنان برای نگهداری خوب این ارزش والا تلاش کنیم.
اما، این روش، این حرکت و این تلاش ما به هیچوجه، به معنی خود خواهی، برتری جویی و یا زبان ستیزی نیست.
گوینده گان هر زبان دیگر نیز حق دارند، چنین کنند. کاربران سایر زبان ها نیز می توانند زبان خود را، بگونه ایکه ما می ستاییم، بستایند و به دیگران معرفی بدارند. بشرطیکه زبان یا زبان های شان معیار ها، ارزش ها و برجسته گی های لازم تعریف و ستایش را "چه از نگاه تاریخی، چه از نگاه تعداد گوینده گان و چه از نگاه تکامل و مدرنیت" داشته باشند.
موږ نه غواړو او د کومې ژبې تاریخ او شالید له پامه ونه غورځوو. موږ هم نشو کولی د خپل ځان په شمول هیڅ ژبه د ثبوت او استدلال پرته له نورو څخه غوره وګڼو. راځئ چې د هغه په لوړ رتبو کې ووژنو او په خپل لوړ ارزښت - کلتوري مقام کې یې ځای په ځای کړو.
دا پخپله ژبې او همدا تاريخي، فرهنګي ارزښتونه او هم د ژبو د تکامل لاره ده، چې دې کار ته لاره هواره کړي.
من و ما، زبان فارسی را دوست داریم. همچنان دوست داریم که، در محدوده ی توان برای رشد، انکشاف و نگهداری آن کار کنم و زحمت بکشم. دیگران نیز حق را دارند. این ها نیز می توانند، زبان و ارزش های زبانی شان را آزادانه به رخ ما بکشند و ما را با این ارزش ها اگاه و آشنا سازند.
[نگاه من آزاد و غیر وابسته است.]
منیژه باختری:
[پایان شب سیه، سفید است.]
په اتریش کې د افغانستان سفیر د روزنګر انلاین ورځپاڼې د یوه خبریال پوښتنې ځوابوي.
د اوسلو د غونډې، د ویانا غونډې، د افغان مهاجرینو او ښځو د وضعیت، پخپله د بنو باختر د دندو او یو لړ نورو موضوعاتو په اړه د لیکنې د ډلې غړي او د روزنګار خبریال ښاغلي انجینر محمد یونس مرادي. د نورو مهمو مسایلو په اړه د افغانستان سفر له مېرمن منېج بختور سره د اتریش په پلازمینه ویانا کې ځانګړې مرکه کړې، چې بشپړ متن یې په لاندې ویډیو کې لیدلی او اورېدلی شئ.
مرضیه آزاد از استانبول گزارش میدهد
له ترکیې څخه د کلتوري راپورونو د خپریدو په دوام کې په استانبول او انقره کې د روزنګار د ورځنۍ خپرونې منظمې خبریالې میرمن مرضیه آزاد دا ځل د استانبول د ښځو د کلتوري اتحادیې له مرستیالې میرمن حنیفه عربزاده سره د نجونو په اړه خبرې کړې دي. ' او د نجونو سپورت او همدارنګه په ایران او ترکیه کې د هغه د خپلو کارونو په اړه خبرې اترې رامینځته کړې چې موږ تاسو ته بلنه درکوو چې په لاندې ویډیو کې یې وګورئ او واورئ:
کاربرد «گزار» ، به جای «گذار» اشتباه است!
خیلی از فارسی نویسان، از جمله کاربران همین رسانه ی رخ نامه، واژه های «گزار» و «گذار» را به جای یکدیگر و به عین معنا، به کار می برند. این یک کار درست نیست.
از - جرمی
روزنگار ۱ول جون ۲۰۲۳
واژه های « گزار» و « گذار» از هم خیلی فرق دارند. به شرح زیر:
۱ ـ واژه ی «گذار»، که از مصدر «گذاشتن» بر می آید، معنای قرار دادن چیزی را، بطور فیزیکی، مشهود وعینی در جایی افاده می کند. به مثال زیر توجه بفرمایید:
مريم مجله په پنجره کې کېښوده او يا دا بله جمله: کارګر مېخ او هډوکي په مېز کېښود.
رباعی سرای نامور زبان پارسی، عمر خیام نیشاپوری ( ۱۰۴۸ تا ۱۱۳۱ میلادی) که در واقع اکثریت قریب به کل اشعار او مفاهیم عمومی و فلسفی دارند، در این رباعی خویش، واژه ی « گذاشتن» را به معنای قرار دادن، رها کردن، تسلیم دادن به تقدیر وعشق چنین به کار می برد:
من بر در خانه ی عشق گذاشتم
پای ناوک سر کوی گذاشتم
گر به جان ودل خواهیم رسیدن
بر سر کوی جان کوی گذاشتم
2- د "ګزار" کلمه د "ګزارتان" څخه راځي چې معنی یې "پوره کول"، "ادا کول" او "کول" دي. د کلمو په څیر: دعا کول، "دعا کول". د حج ادا کول "د حج فرض ادا کول". د شکر ادا کول، د "ګزار" د ضمیمې سره د "مننه او شکر" معنی لري، خدمت کول، "خدمت کول"، خوب کول، "د خوب تعبیر"، راپور ورکول، "راټولول، ویشل او خپرول، خبر ورکول. "، etc.
به این پارچه شعر مولانای بزرگ، در مورد کاربرد و معنای واژه ی «گزار» نیز توجه بفرمایید:
در گلستان دل، گزار عشق می روید
هر برگ تن، سوزان در آتش میسوزد
صد تار عنکبوت به شکاری می زند
و در شب خموش، سبزه ها نیکو میخوابید
حضرت مولانا که در « سال وفات ۱۲۷۳ میلادی به رحمت حق پیوست» در شعر بالا، واژه ی « گزار» را به معنای «روانه شدن» یا «پیمودن» به کار برده است.
این واژه در این جا برای بیان حرکت یا جریان عشق و احساسات، در قلب گلستان دل، استفاده شده است.
پس بیایید، درست بگوییم، درست بنویسیم تا درست بفهمند!
«میرزا» واژه ی متروک
اما فرهنگی ـ تاریخی
در کودکی ها، می شنیدم که، کلان های خانواده ی ما و مردم محل، برای بعضی ها « میرزا صاحب» می گفتند.
فکر می کردم شاید نام آن شخص "میرزا" باشد.
بقلم: ر _ جرمی
د ۲۰۲۳ کال د می د میاشتې ۳۱ نیټه ژورنال
به مرور زمان چنین دانستم که، میرزا به کسی گفته می شود که، می تواند بخواند، بنویسد و به قول معروف « قلم بدست باشد».
(چند تن از اعضای عایله ی خود مان را هم " میرزا" می گفتند.)
اما، آنگاه و آنجا، خیلی ها می توانستند بخوانند و بنویسند، مگر، مردم آنها را میرزا نمیگفتند.
این هم پرسش دیگری بود که، برای مدت طولانی، برای دریافت پاسخ اش، ذهنم را مشغول میکرد.
بعد ها، چنین استنباط کردم که، کاربرد واژه ی« میرزا» از آن کسی بود که، بهتر و خوبتر از دیگران میخواند و می نوشت.
آری!
این یک برداشت نسبتا درست بود. اما، نه همه چیز و یک تعریف جامع و واقعی از واژه ی « میرزا » را تشکیل می داد.
بر آن شدم که، جهت دریافت پیشینه ی تاریخی ـ فرهنگی این واژه ی متداول، به جستجو بپردازم. چنین کردم و سر انجام دریافتم که، واژه ی میرزا، افزون بر اینکه یک نام پسرانه است، پیشینه، معانی، دیگر و مصدری را نیز دارا می باشد.
میرزا یک واژه ی مرکبی است، از بخش های عربی و فارسی.
به ترکیب زیر:
«میر» از عربی + زا از« فارسی» که می شود، میرزا.
این واژه در اصل، «امیر زاده» بوده که، به علت زیادت استعمال، « الف » آن از بین رفته و «میرزا» شده است.
پیشینه ی واژه ی «میرزا» به زمان فرمانروایی دودمان قاجاری ها «
۱۱۷۵ تا ۱۳۰۴» برمیگردد. میرزا در آن زمان عمدتا لقب شاهزاده گان بوده است. قاجاری ها این واژه را برای افراد «اهل قلم» و دارای سطح سواد و آموزش های بلند نیز به کار می برده اند. میرزا های آن دوره کلاه هایی « با لبه های خاکستری» بر سر میکردند، تا از دیگر افراد جامعه فرق شوند. پس از قاجاری ها این واژه به یک لقب میراث خانواده گی مبدل گردید.
اما، توجه باید داشت که:
در دوران قاجاری ها، اگر واژه ی « میرزا» پیش از اسم شخص می آمد، معنی نویسنده ی زبر دست، کاتب ماهر و اهل قلم را افاده می نمود. اما، اگر پس از نام فرد می آمد، به معنی شاهزاده بود. مانند: کامران میرزا و عباس میرزا.
این لقب پسانتر ها، عمومیت پیدا کرد و در خیلی از کشور های فارسی زبان تشکیل دهنده ی حوزه ی خراسان باستان، مورد استفاده قرار میگرفت.
در صد سال اخیر این واژه را زیادتر برای کسانی به کار می برده اند که، از سطح معین سواد و نوشت و خوان عالی برخوردار بودند. این آدم ها در جوامع خود پیوسته مورد تقدیر و احترام نیز قرار می گرفته اند.
میرزا در ادبیات فارسی نیز کاربرد های متنوعی داشته است. این واژه در ادبیات به عنوان یک واژه ی افتخاری به آن عده از شاعران و نویسنده گانی اختصاص می یافته است که، حایز آگاهی عمیق در زمینه های هنر و ادبیات بوده اند.
در رابطه به شاعران و نویسنده گان، این واژه، برای بیان برجسته گی و مهارت ها، تفکر بزرگ ، شیوا بودن و داشتن ذهن های عمیق داستانی و نیرومند به کار برده می شده است.
مانند: ایرج میرزا، میرزا طالب اردوبادی، از چهره های سیاسی دوران صوفیان.
هرچند در چندین دهه ی اخیر کاربرد واژه « میرزا» تا حدی کاهش یافته است، اما در مواقع رسمی، فرهنگی و هنری کماکان از آن استفاده به عمل می آید.
امروز، شاید با توجه یا بدون توجه به ارزش فرهنگی ـ تاریخی این واژه، بعضی از خانواده ها اسم فرزندان خود را « میرزا» می گذارند.
نکته ی مهم دیگری را که، در رابطه به کاربرد واژه ی « میرزا» لازمی میدانم این است که، این لقب و این واژه ی افتخاری در طول تاریخ برای مرد ها اطلاق می شده است. بانوان و حتی خانم ها و دختر خانم های مربوط به خانواده های شاهی که، حایز صلاحیت های زیاد نویسنده گی، تحریر، هنر و دارای نام و نشان زیاد بودند، از کسب این لقب محروم نگاه داشته شده اند. این رویه ی نادرست، خود تبعیض تاریخی را در جوامع شرقی - اسلامی در برابر بانوان عزیز نشان میدهد.
در سالهای پسین که، رشوه گیری - رشوه پردازی و فساد در ادارات دولتی بیش از پیش رواج یافت، یک تعداد از کاتبان، ماموران و مدیران دولت، ابرای فراهم آوری زمینه های اخذ زشوه از مراجعین، بهانه جویی و کار شکنی میکردند. کار برد یک ترکیب دیگری از میرزا خیلی گل کرد.
مردم به این کارمندان رشوه خوار، فاسد و کار شکن (میرزا قلم) می گفتند.
شور بختانه، شمار این (میرزا قلم) ها هم کم نیود و اکنون هم کم نیستند.
"ترکیه" یا "ترکیه" کوم یو صحیح دی؟
په دې وروستیو کې، ما د "ترکیې" کلمې په لوستلو او لیکلو کې د بدلون غږ واورېد، کوم چې زه دا هیواد د لومړني ښوونځي له ټولګیو راهیسې د "ترکیې" په نوم پیژنم.
لخوا: آر - جیریمي زوزنګر، د می 30، 2023
با شنیدن این تغییر نمیدانستم که، من این واژه را اشتباه گرفته ام، یا شخصی که نام آن کشور را «Turkie» می گوید و می نویسد، دچار اشتباه شده است.
در این ارتباط به پژوهش و جستجو پرداختم و چنین دریافتم که، داستان تغییر واژه ی « ترکیه» به « تورکیه» از این قرار بوده است:
رییس جمهور کنونی کشور، رجب طیب اردوغان، سال پار از سازمان ملل خواسته است که، نام کشورش را، به جای واژه ی انگلیسی (Turkey) به معنای بوقلمون یا فیل مرغ به واژه ی تورکیه Turkie تبدیل نماید.
هرچند انگیزه ی این درخواست و این تغییر اسم بطور درست معلوم نیست، اما خیلی ها علت آن را در توجه زمام داران این کشور به اصل ناسیونالیسم میهنی ارزیابی می نمایند. بنابر ادعای دولت برسر اقتدار، هدف این تغییر اسم، جدا کردن نام کشور ترک ها از اسم انگلیسی پرنده بوقلمون یا همان فیل مرغ " Turkey" بوده است.
په لومړي سر کې د ترکيې د نوم بدلول د انسانانو لپاره غیر معمولي او په زړه پورې ښکاري. خو که د تاریخ په اوږدو کې وګورو نو وینو چې د هېوادونو د نومونو بدلول یو معمول کار دی او د نړۍ هېوادونه توانېدلي چې د خپلو ځانګړو هیلو او هیلو له مخې د خپلو هېوادونو نومونه بدل کړي.
بیایید، به ۱۰۰ سال پیش از امروز نگاه کنیم . در سال ۱۹۸۰ کشور رودیشیا یا رودیزیا، پس از استقلال و به دلیل حمایت و تایید از هویت فرهنگی خود و همچنان قطع ارتباط با استعمار انگریز، اسم خود را به زیمبابوه تغییر داده است.
برمه هم در سال ۱۹۸۹ اسم خود را به میانمار تبدیل کرد. دلیل تغییر اسم میانمار طرحی بوده است که، دولت برای نمایش هویت بومی نشینان این کشور ارائه کرده است. چون نام برمه، اقلیت های دیگر را، مانند « نام افغانستان» نادیده می گیرد و به واژه ی افغان که، نمایانگر، یک قوم خاص است، تکیه می کند. برمه همچنان نام پایتخت کشور را از را نگون به یانگون تبدیل نموده است.
یکی از کشور های دیگری که، در ۱۰۰ سال اخیر« ۱۹۹۰» اسم خود را تغییر داده است، زایر می باشد. این کشور اکنون جمهوری دموکراتیک کانگو نامیده می شود.
هر چند تغییر اسم کشور ها اکثرا عامل هویتی و فرهنگی دارد. با این هم گفته می شود مقصود از تغییر اسم کشور زایر، به جمهوری دموکراتیک کنگو، به تمایز و شناسایی درست از این کشور بسته گی دارد.
و اما، در مورد افغانستان و چگونگی اسم گذاری آن، باید گفت که، این اسم که به یک قوم خاص، از اقوام متعدد ساکن این کشور تعلق دارد، از چندین سال به این سو یک مساله ی جنجال بر انگیز را، میان ملیت ها و اقوام و باشنده ی آن تشکیل می داده است.
هر ازگاهی هم که، از تغییر اسم این کشور سخن در میان آمده است، غوغا برپا می گردیده و چالش های اجتماعی ـ سیاسی زیادی بروز کرده است.
این وضعیت در حال حاضر به بدترین شکل آن جریان دارد.
متآسفانه!
«قند شکنی» دیروز،
«شیرینی خوری» امروز،
تفاوت در کجاست؟
له خوا: ر – جرمي
شکستن در لغت به معنی پارچه پارچه کردن، قطعه قطعه کردن و پاره پاره کردن چیزی است . این واژه همچنان معانی متعدد دیگری نیز دارد، که توضیح همه ی شان در این مورد لازم نیست.
د ماتولو کلمه هم د ماتولو معنی لري.
از اینرو اصطلاح فرهنگی «قند شکنی» از لحاظ واژه یی و زبانی به معنای «شکستن قند است».
اما این اصطلاح از نگاه فرهنگی و عنعنوی معنای دیگری دارد که، امروز به « شیرینی خوری» یا «شیرینی دادن» تغییر شکل داده است.
اگر به گذشته ی این اصطلاح یا این عبارت نگاه کنیم، می بینیم که، در شهرها و روستا های فارسی و اوزبیک زبان شمال و شمال شرق افغانستان، در آغازین روز ها و اولین مراحل ازدواج، این واژه ها و این اصطلاح، کاربرد زیادی داشته است. به گونه ی زیر:
په پخوا زمانو کې چې کله د واده او یا د هغه وخت د خلکو په وینا "ښځې ته د اولاد ورکول" خبره راپورته شوه او د دې هدف لپاره به یوه نجلۍ څارل کېده، نو د واده لومړنۍ چارې به د ښځو د خپلوانو له خوا تنظیم کېدې. هلک ته. په لومړي ځل، یو یا دوه میرمنې، معمولا د کال په منځ کې، د نجلۍ کور ته تللې ترڅو "نجلۍ وګوري". دې ښځو به نجلۍ ولیدله او پرته له دې چې څه ووایي بیرته راستانه شي. که دوی نجلۍ خوښوي، دویمه مرحله به پیل شي. دا مرحله د "کوډ لید" په نوم یادیږي.
در مرحله ی « رمز دیدن» باز هم دو سه زن از وابسته گان پسر به خانه ی دختر دار می رفتند. از پسر و خانواده ی او توصیف و تعریف می کردند. این خانم ها در این مرحله گپ هایی را که از آن بوی خواستگاری می آمد، با خانواده ی دختر در میان می گذاشتند. تا نظر پدر و مادر دختر را در مورد خواستگاری و ازدواج مطروحه بسنجند. از همین سبب بود که، این مرحله را « رمز دیدن » می نامیدند.
اگر هر چیز طبق مرام و بر اساس برنامه پیش می رفت و زن های «رمز بین» چنین برداشت می کردند که، رضایت خانواده ی دختر موجود است، باز زن های بیشتر و برای چندین بار به خواستگاری می رفتند و به قول معروف « در و دیوار دختر دار را می کندند.»
لازم به تذکر است که، دختر دار به زن هایی که به رمز دیدن یا خواستگاری می رفتند، پیش از اینکه خانواده ی دختر دار رضایت خود را نشان بدهند، برای این خانم ها چای با شیرینی تعارف نمی کردند. خانواده ی دختر معمولا بهانه هایی می آورد. مثلا اینکه، دختر خرد است. به یکی از خویشاوندان مان نامزاد است. چند وقت دیگر صبر کنید. اختیارش در دست این و آن است. با کلان های مان مصلحت کنیم و از این قبیل بهانه های مصلحت آمیز را پیشکش می کردند. اما خواستگاران می دانستند که، رضایت وجود دارد.
سرانجام که رضایت خانواده ی دختر فراهم می شد و خانواده ی دختر با گذاشتن چند عدد شیرینی پیش خواستگاران، به قول معروف « لفظ می داد» و ابراز رضایت می کرد. پس از آن مرد ها برای خواستگاری و نهایی کردن اعلام رضایت، به خانواده ی دختر دار می رفتند.
در اینجا و در این وقت خانواده ی دختر از خانواده ی پسر، در پهلوی مصرف شیرینی خوری از قبیل؛ برنج، روغن، گوشت، لباس و دیگر نیازمندی های معمول، شیرینی درخواست می نمود.
این گونه محفل ها را «قند شکنی» و در بعضی جاها « دستمال دادن» یا «دستمال گرفتن» نیز می گفتند. « قند شکنی» به خاطری گفته می شد که، عمده ترین شیرینی آن را قند تشکیل می داد. خانواده ی پسر یا بچه، قند های مخروطی شکل ملفوف در کاغذ های رنگارنگ را به خانه ی دختر دار می آورد. سپس مراسم «قند شکنی» سازمان داده می شد.
روزی برای تدویر محفل « قند شکنی» تعیین می گردید و شمار معینی از اهالی محل، بویژه بزرگان و مو سفیدان، به آن دعوت می گردیدند.
خانواده ی دختر شیرینی های معمول، همچون نقل بادامی، چاکلیت و دیگران را، به همراه یک عدد قند مخروطی شکل، در دستمال های سندی رنگارنگ می بستند. این بسته ها را به طور منظم و ظریفانه روی یک پطنوس می چیدند. در آغاز محفل، پطنوس مذکور را پدر، برادر، ماما یا کاکای دختر از جایش می برداشت و پیش روی داماد و پدر او می گذاشت.
در این وقت همه ی حاضرین خوشحالی می کردند. کف می زدند و فرا رسیدن محفل خوشی نامزدی را، به پدر پسر و دختر و همچنان برای داماد تبریک می گفتند. اما، آنچه که در این مورد مهم است این بود که، از خود دختران در این محفل ها که، به زنده گی آینده و سرنوشت شان تعلق می گرفت سراغی نبود و چنین به نظر می آمد که خود او در تعیین سرنوشت خویش هیچ نقش و صلاحیتی ندارد.
ورپسې د شکرې او خواږه کڅوړې په حاضرینو وویشل شوې. میلمنو دا کڅوړې بیا هلته خلاصې نه کړې، مګر دوی بیرته خپلو کورونو ته یوړل او له خپلو کورنیو سره یې وخوړل.
مګر، نن، پرون د "شوګر ماتولو" جریان یو بل شکل او مینځپانګه نیولې ده.
نن ورځ، دا ډول غونډو ته د شکر ماتول نه ویل کیږي، مګر خواږه خوړل.
امروز از ترکیب شیرینی ها و بسته ها شیرینی این محفل ها، قند های مخروطی شکل برداشته شده اند و جای شان را کلچه های شیرین یا کلچه های قندی، انواع چاکلیت و دیگر شیرینی های مروج، مزین با گل های گوناگون گرفته اند.
امروز شیرینی های محافل شیرینی خوری در جعبه های کوچک و ظریف کاغذی، که در خیلی از موارد، با اسم و عکس عروس و داماد مزین اند، جا بجا میگردند و در جریان محفل به دعوت شده ها توزیع می شوند.
امروزه هزینه های شیرینی و محافل شیرینی خوری را خانواده ی پسر « داماد» نه، بلکه خانواده ی دختر می پردازد. از همه مهمتر اینکه، در محفل های شیرینی خوری امروزی عروس یا دختر، خود در محفل و در جمع دعوت شده گان حضور می یابد. شادی می کنند و حتی در برخی از خانواده ها با داماد یکجا می رقصند. باید متذکر شد که، پول هزینه ی محفل های شیرینی خوری امروزی را که، ظاهرا مادر و پدر دختر متقبل می گردند، خانواده ی پسر به نحوی « معمولا در شکل بسته های پول نقد» جبران می نمایند. اما، پرداخت این پول امروز الزامی نیست.
شاید هنوز هم در بخشهای دور دست کشور محافل قند شکنی، به همان طریقه های سنتی و بومی خود وجود داشته باشد. اما در شهر های بزرگ و در بین جوانان آموزش دیده، این روش های عنعنوی و سنتی، هر روز رنگ و رو باخته می روند. بیمی از آن هم وجود دارد که، از این سنت دیرین در چند دهه ی آینده دیگر سراغی نماند.
گفته می شود در بیست سال اخیر، پیش از سپردن کابل به دست طالبان، با توجه به امکانات خوب و اعمار هتل های خیلی مدرن در شهر کابل و شهر های کلان دیگر افغانستان، که گنجایش پذیرفتن هزاران نفر را در عین وقت دارند، هزینه ی محافل شیرینی خوری تا سطح محفل های عروسی بالا رفته اند. این سالن ها و این محفل های تجمّلی باعث این شده اند، که جوانان کشور یا هزینه های کمرشکنی را در این ارتباط بپردازند، یا اینکه ازدواج و عروسی را اصلا فراموش کنند.
متاسفانه!
هغه واکمنان چې د افغانستان اقتصاد ته یې ناورین جوړ کړی!
بقلم: مهندس یونس مرادی
روزنگار ـ ۲۲ می ۲۰۲۳
اقتصاد فرو افتاده، بی برنامه گی، هرج و مرجِ، اغتشاش درونی یک جامعه منجر به شکست اقتصاد و عواید ملی در آن می شود.
افغانستان تا سال های ۱۳۷۰ اقتصاد رو به انکشاف داشت. ستون فقرات این اقتصاد را سکتور زراعت و صنعت تشکیل می داد. تجارت در این بخش ها رونق خوبی را به خود گرفته بود. در بخش زراعتت، بیش از ۸۰ درصد مردم وابسته به زراعت و محصولات زراعتی بودند.
کشاورزی در حال انکشاف و مدرنیزه شدن قرار داشت. ماشین آلات زراعتی، مثل تراکتور، کمباین برداشت محصولات، احداث بند و انحار، حفر چاه های عمیق، انکشاف مالداری و باغداری، توزیع تخم های اصلاح شده و کود کیمیاوی، استفاده از ادویه ی ضد آفات و امراض نباتی و غیره خدمات زراعتی مثل، توزیع قرضه های زراعتی، ارایه ی معلومات مفید زراعتی، از طرف ماموران بانک زراعتی و ریاست بانک زراعتی اجرا و عملی میگردید. عرضه ی همچون خدمات عرصه ی فعالیت کشاورزی را بهبود بخشیده بود.
در ساحه ی صنعت و تجارت هم پیشرفت های مزیدی صورت گرفته بود. صنایع کوچک رشد یافت و فابریکات نساجی، کود و برق، شکر بغلان و غیره دستگاه های صنعتی وضع صادرات کشور را بهبود بخشیده بودند.
متآسفانه با روی کار آمدن دولت مجاهدین همه داشته های مادی کشور فروریخت. دست آورد های دهقانان در عرصه ی زراعت و صنعت به باد فنا رفت و صادرات کشور نیز صدمه دید.
من به حیث شاهد دربخش بانک زراعتی دیدم که قرضه های بانک زراعتی به مردم بخشیده شد. ماشین آلات زراعتی، موتر و موترسیکل های بانک زراعتی به غنیمت گرفته شدند. سایر جایدادهای منقول و غیر منقول بانک زراعتی را هر زور آوری از مجاهدین تصاحب نمودند.
د هیواد اقتصاد له سقوط سره مخ شو ځکه چې د مجاهدینو حکومت د ملت ټولې شتمنۍ د شوروي اتحاد اړوند ګڼلې، نه عامه شتمنۍ. له بده مرغه دوی زموږ د ځمکې د کروندګرو، کارګرانو او نورو مزدورانو لاسته راوړنې په بې رحمۍ لوټ کړې دي.
له طالبانو وروسته حکومت هم د شتمنیو په راټولولو بوخت و او کرنې او صنعت ته یې ځانګړې پاملرنه ونه کړه. غلا، اختلاس او رشوت خپل اوج ته رسېدلی و. تر کومه ځایه چې د حکومت شعار دا و چې که رشوت اخلی نو په خپل هیواد کې پانګونه وکړئ.
پایه های اقتصاد حکومت کرزی را رشوه و چور و چپاول تشکیل می داد. در زمان حکومت کرزی نه تنها به امور زراعت و صنعت توجه صورت نگرفت، بلکه یگانه منبع تمویل کننده ی قرضه های زراعتی « بانک انکشاف زراعتی» را منحل کردند و دهقانان مجبور شدند زمین های خود را بفروشند و اکثرا در کشور های همسایه، در جستجوی کار شوند.
په دې موده کې له دولت سره د نړيوالې ټولنې د پراخو مرستو او د بيارغونې د پيل په موخه له لوېديځ څخه د راغلو کارپوهانو په ګمارنه، نه يوازې دا چې د اقتصاد د ښه والي په لاره کې يې مثبت ګام پورته نه کړ. د تولیدي پروژو جوړول، خو د دغو مرستو لویه اندازه د نارینه حکومت په جیب کې وه، او د لویدیځ څخه راوړل شوي ماهرین د څو کلونو کار وروسته بیرته خپلو هیوادونو ته راستانه شول، په ثابت عاید سره.
متاسفانه در این دوره اقتصاد ملی باز هم ضربه دید و انکشاف سکتور زراعت و صنعت به باد فراموشی سپرده شد.
دوره ی حکومت غنی هم با وعده های دروغین مثل، احداث پروژه های تولیدی و پارک های ملی و بین المللی بابای فراری پایان یافت.
بابا غنی، این شوخک گریزی، در طی مدت حکومت داری اش با جنجال های پیهم با شریک قدرت اش ، داکتر عبد الله مشغول بود. این هردو اقتصاد، صنعت و زراعت را در طاق فراموشی گذاشتند و وقت نداشتند تا در راه عمران کشور فکر کنند.
بدین ترتیب اقتصاد کشور که، وابسته به زراعت و صنعت بود، به تدریج فرو ریخت و افغانستان که، یکی از کشور های درحال رشد و روبه انکشاف بود، به یک کشور عقب مانده و دایما در حال جنگ و خانه جنگی قرار گرفت که نتیجه ی غفلت همین دولت مردان بود.
ظاهر ظفری، به شعر و شاعری چنین مینگرد!
پایگاه اینترنتی روزنگار، کار در جهت رشد، انکشاف و نگهداشت ارزش های فرهنگی زبان و ادبیات فارسی را در اولویت های برنامه های نشراتی خود قرار میدهد. از اینرو به شعر و شاعری، به مشابه بخش کلانی از این ارزش، توجه ی زیادی مبذول میدارد. به باور روزنگار، برجسته سازی کار کرد ها و به نمایش گذاری توانایی شاعران خوش نام، می تواند این نشریه را، در این راستا یاری رساند.
خبریال خبریال
۲۷ اپریل ۲۰۲۳
بنا بر این و در تداوم گفتگوها با شاعران معتبر زبان فارسی، این بار با آقای محمد ظاهر ظفری، سیاستمدار و شاعر شناخته شده ی بدخشان زمین گفتگوی ویژه ای دارد که در ذیل آن را می خوانید.
پرسش: خیلی ها شعر را کلام موزون مقفی معنا دار میخوانند. بعضی ها هم میگویند، شعر یک واقعه ی ناگهانی است که، از سکوت بیرون میآید و به سکوت بر میگردد.
شما از این تعریف ها کدام یک شان را می پسندید یا از خود برای شعر کدام تعریف دیگری دارید؟
پاسخ: اتفاقاً به هر دو بخش سؤال تان باور دارم و آنهم طوریکه بخش دوم را نیز شامل بخش اول دانسته؛ فقط با این تفاوت که مفهوم دومی این سوال منحصر و محدود به شعر کلاسیک و یا به گفتۀ شما کلام موزون و مقفی معنا دار نبوده بلکه به طور کل تمامی مفاهیم مربوط به "شعر" را به شمول شعر نیمایی و شعر سپید در بر می گیرد.
په ویانا کې د طالبانو ضد لاریون
تعداد زیادی از افغانستانی های مقیم اتریش، دیروز در شهر وین، در پیشروی ساختمان برگزاری اجلاس مخالفین سیاسی طالبان گرد هم آمدند.
روزنگار، ۲۷اپریل ۲۰۲۳
یونس مرادی، گزارش میدهد
په دې غونډه کې يو شمېر کسانو د فرهنګي ګوندونو او بنسټونو استازو ويناوې وکړې. ويناوالو د ويانا د غونډې د ستاينې په ترڅ کې د طالبانو او د هغوی د تعصب، توکمپالنې او خود غرضه سياستونو پر وړاندې سخت مخالفت څرګند کړ.
ایشان تاکید ورزیدند که، حکومت نام نهاد طالبان جوابگوی خواست های مردم نیست و گروه طالبان نمی توانند، از راه زور و جبر، این سیاست های ضد دموکراتیک خود را به مردم افغانستان بقبولاند. سخنران ها طی این گردهمایی مردم را به ایستاده گی مزید، در برابر طالبان جابر فرا خواندند.
فوزیه کوفی، عضو پیشین پارلمان افغانستان، یکی از سخنران های این گرد همایی بود که، بخشی از اظهارات او را در فیلم کوتاه زیر باهم می بینیم و می شنویم.
"اخبار"
آواز خوان جوانیکه، در جای پای استاد بیلتون قدم می گذارد!
د هغو افغان نجونو او ښځو چیغې پورته کول، چې له طالبانو څخه تښتیدلي او په ګاونډیو هیوادونو کې میشتې دي، د روزنګار ویب پاڼې له لومړیتوبونو څخه دی. ورځپاڼه هڅه کوي چې د خپلو افکارو، کارونو او نوښتونو د خپرولو له لارې افغان ښځې وهڅوي او د هغوی د فکري او تجربوي ودې په برخه کې مرسته وکړي. په همدې فکر کې په ترکیه کې د روزنګار یوې ځوانې بهرنۍ خبریالې آغلې مرضیه ازادې زموږ د هېواد له یوې مېرمنې فریبا شاهین سره خبرې وکړې چې اوس یې سندرې ویل پیل کړي دي
دومين دور نشست مخالفان گروه طالبان امروز در شهر ويانا پایتخت اتریش آغاز گردید.
روزنگار۲۴ - آپریل ۲۰۲۴
یونس مرادی گزارش میدهد
در اين نشست به تعداد ٣٠ نفر از سياست مداران تحت رهبري احمد مسعود امروز در شهر ويانا بر گذار گرديد.
اين نشست مدت سه روز دوام ميكند و طی آن در در مورد سياست خشونت بار طالبان عليه زنان و دختران كشور كه، از حق كار و تحصيل محروم گشته اند و همچنان در مورد ایجاد حكومت فراگير صحبت صورت خواهد گرفت . طالبان مدت دو سال ميشود كه، ادارات دولتي را همچو مسئولين سرپرست تحت حاكميت امارت اسلامي اداره ميكنند. در طي اين مدت به ده ها نشست در كشور هاي همسايه و در اروپا صورت گرفته كه، در هیچ یک آنها طالبان شركت نداشته اند و به فيصله هاي این نشست ها هم اهميتي نداده اند. اينكه آيا در نشست ويانا چه تصميمي گرفته خواهد شد و عكس العمل طالبان در مورد چگونه خواهد بود، طَي چند روز آينده آشكار خواهد شد.
طالبان خپل امارت مشروع ګڼي او وايي چې د طالبانو په واکمنۍ کې ټولنیز عدالت پلی شوی دی.
د استاد مرادیان د اختر ډالۍ!
د فارسي شعر او ادب استاد ښاغلي جلیل القدر او د روزنګار انلاین ورځپاڼي ګران همکار ښاغلي شاه احمد فواد خان مرادیان تاسو ته د اختر د مبارکو شاعرانو له جملې څخه د اختر د شعر څو ټوټې ډالۍ کړي دي. هېواد روزنګار له دې محترم استاد څخه د مننې او د اختر د مبارکۍ په ترڅ کې د اختر یاد شوي شعرونه ستاسو لوستلو ته وړاندې کوي.
عید ازدیدگاه (مولانانورالدین عبدالرحمان جامی هروی
ابروی خوشت که ماه عید است
انگشت نمای اهل دید است
له تاسو څخه، د عاشقانو اختر
سهار چا وهلې وه؟
هر سال یکیست عید و روزه
مارا همه روزه از تو عید است
اختر مو مبارک شه
زین عید خجسته ترکه دیدست
گفتی ز غمت به جان رسا نم !
عیدی زتو ام همین رسیدست !
زموږ پاملرنه د فضل جامې نه دي
دا ستاسو د زړه په اندازې پورې اړه لري
بی وعده ی وصل مژده ی عید
بر (جامی) خسته دل وعید است
زن مفت و خزانه غیب!
کریم صاحب گنج قارون شد!
داستان واقعی بقلم: محمد زمان نیکرای
ورځپاڼه: د خپرېدو نېټه: د اپریل ۱۸، ۲۰۲۳
کریم د ترکاڼۍ مسلک درلود. تر اوسه یې واده نه و کړی او د کابل ښار په یوه ناحیه کې له خپل مشر ورور سره اوسېده. که څه هم هغه یو ښه او وړ ترکاڼ و او د ترکاڼ پلورنځی یې درلود، هغه ډیر لږ خپل دوکان ته تلل. د هغه دوکان اکثره وخت تړلی و. ځکه په هغه وخت کې د ښار دننه د « استخدام » ډلې ګرځیدلې . هرکله چې به یې د کریم په څیر له څلویښت کلنو څخه کم عمر لرونکي ځوانان ولیدل، نو سمدستي به یې د جلب او جذب مرکزونو ته لیږدول او له هغه ځایه به یې په مستقیمه توګه د جګړې ډګرونو ته لیږدول ځوانان به په پټه کې اوسېدل او په ندرت سره به له کوره یا ښار څخه بهر تلل.
گزارش روزنگار از اتریش
به ادامه تهیه و پخش گزارشهای فرهنگی روزنگار از کشور های مختلف، این بار آقای مرادی، خبرنگار ارشد روزنگار، با محترم غوث الدین میر، رییس کانون فرهنگ افغانستان در اتریش، گفتگویی بعمل آورده و گزارشی تهیه کرده است.
آقای مرادی از رئیس این نهاد در مورد فعالیت های این کانون و درباره ی چگونه گی وضعیت مهاجرین و پناهنده گان افغانستانی در اتریش پرسش هایی بعمل آورده است که، پرسش ها و پاسخ ها را در ویدیوی زیر باهم بییننده میباشیم.
خیلی وقت ها که، خبرنگاران تلویزیون های داخلی کشور با ملا ها، مولوی ها و فرماندهان طالبان گفتگو می کنند، این به آن می ماند که، موش با خرس گفتگو کند.
د دوشنبې ښار یو انځور
یو کوترینین ولولئ!
در سده ی بیست و یک، به عصر حجرم
پسمانده تر از نیا و جد و پدرم
رسمی که به جان و مال ما حاکم شد
گویی به تناسخم، نه نسل بشرم
●●●
مسجد ملا، مکتب و رهبر ملا
در چار طرف، حاکم کشور ملا
از دانش و یا تخصص و علم روز
اسمی نبود، به رآس دفتر ملا
●●●
توضیح یک واژه
تناسخ یا تجدید حیات نوعی از اعتقاد فلسفی- مذهبی است که، بر اساس آن جوهر غیر فیزیکی یک موجود زنده، پس از مرگ بیولوژیکی، زنده گی جدیدی را در شکل یا پیکر فیزیکی متفاوت آغاز میکند.
اسم سر آینده ی رباعیات، به دلایل امنیتی محفوظ است.
سخن روز
عربستان سعودی، روسیه و متحدان تولیدکننده نفت آنها روز یکشنبه اعلام کردند که، دریک تلاش آشکارا برای افزایش قیمت ها، تولیدات نفت خود را به میزان نزدیک به ۱ عشاریه ۲ میلیون بشکه در روز یا بیش از یک درصد از عرضه جهانی کاهش خواهند داد. این خبر را روزنامه ی نیویارک تایمز در صفحه ی تویتر خود دیروز به نشر رسانیده است.
آیا این اقدام نشانی بر این است که، خاندان شاهی عربستان سعودی دارد آهسته آهسته دست خود را از دامان رهبران ایالات متحده به دور می کنند و به سیاستهای اقتصادی- سیاسی جهانی روس ها می پیوندند.
به باور ما نه!
این سیاست عربستان سعودی زود گذر، منفعت جویانه و فریبنده کارانه خواهد بود. پیوند های اعراب دور و بر خانه ی خدا، به قول آیتالله خمینی با [ شیطان بزرگ] خیلی محکم و گسست ناپذیر است و گسست ناپذیر خواهد ماند.
به قلم محمدزمان نیکرای
تجلیل از نوروز در استانبول
په تركيه كې مېشتو افغانانو د دغه هېواد په بېلابېلو سيمو كې د نوروز د پيل او د ۱۴۰۲ هجري لمريز كال د پيل ورځ د شاندارو غونډو په ترڅ كې ولمانځله. له دغو غونډو څخه یوه یې د استانبول په اریانا رستورانت کې جوړه شوې وه. دې غونډې ته د روزنګار انټرنټي پاڼې د لیکنې د کارکوونکو څو غړي هم رابلل شوي وو. له وخت څخه په استفادې په همدې مناسبت روزنګار د نوروز جشن له تنظیموونکو او د یاد رسټورانټ له مسوول احمد شفیع انوري سره لنډې خبرې کړې دي، چې په لاندې ویډیو کې یې لیدلی او اورېدلی شئ.
مرضیه آزاد هم، به روزنگار پیوست
نشریه ی انترنیتی روزنگار، پا به پای انکشاف شکلی و محتوایی خود سعی میکند، تا ژورنالستان، نویسنده گان، شاعران و سایر فرهنگیان را به دور خود جمع نماید.
روزنگار تلاش دارد تا به همکاری این عزیزان، رسالت نشراتی خود را به شکل بهتر انجام دهد و به گونه ی موثر تری گزارشگری و روشنگری نماید.
روزنگار - استانبول
۲۸ - مارچ ۲۰۲۳
بانو مرضیه آزاد، خبرنگار جوان، پرکار و توانمند افغانستانی که، در جامعه ی رسانه یی افغانستان و حتی کشور های همجوار، خیلی ها او را می شناسند، نیز به نشریه ی روزنگار پیوست و با ما پیمان همکاری بست.
کنسرت نوروزی دو ساحل
پرون د تاجکستان د پلازمېنې دوشنبې په ښار کې د لاهوتي تیاتر په تالار کې د نوروز او نوي کال په مناسبت په زړه پورې کنسرت جوړ شو.
در این کنسرت هنرمندان افغانستانی و تاجیکی هنرنمایی کردند. محمد یونس مرادی عضو گروه تحریر و خبرنگار پایگاه انترنیتی روزنگار، در این زمینه با تنظیم کننده ی این کنسرت، اقای صالح جمعه خان گفت و شنودی بعمل آورده است که، در زیر آن را، همراه با ویدئو های دیگر مربوط به این جشن می بینید و می شنوید.
نوروز رمز پیوند انسان با طبیعت
بقلم: محمد زمان نیکرای
جشن نوروز یکی از قدیمیترین جشن های مربوط به اقوام اریایی بوده و از گذشته های دور (حدود شش هزار سال، از زمان پادشاهی جمشید نخستین شاه اریایی) تا امروز در ردیف مهمترین جشن های عالم بشریت، اعتبار و منزلت خود را حفظ نموده و قلمرو جغراقیایی وسیعی را در بر میگیرد و طی سالیان اخیر از طرف سازمان ملل متحد نیز به رسمیت شناخته شده و به مثابه میراث فرهنگ جهانی ثبت دفتر فرهنگی یونسکو گردیده است.
بها ر و و طن
روزنگار ۱۷ مارچ ۲۰۲۳
بقلم: ظاهر ظفری
بها ر ا ست د ل به د ل آ ئینه سا ز یم
بیه سمه ده، راځئ چې شاوخوا یې ذکیه جوړه کړو.
بها ر ا ست صفحه را با را ن بشو ید
راځئ چې ټول ځای شنه کړو
بها ر ا ست و گل و نو رو ز و بلبل
به د ست دُ خت پو را ن ( خینه) سا زیم
بها ر ا ست جا ی کهنه نو بگیر د
صفا و صلح و وحد ت ز ینه سا زیم
پسرلی د مخلوقاتو مننه ده
بجا آ و ر د ه و گنجینه سا ز یم
پسرلی ستاسو د کرنې وخت دی
موږ ډالونه، سرونه او سینه جوړوو
د ځوانۍ په ټینګښت پسرلی دی
فشر د ه ر ستم و تهمینه سا ز یم
بها ر ا ست هر یتیم و بیوه زن را
بر ی ا ز ذ لّت د یر ینه سا ز یم
بها ر ا ست وقت کا رو فصل زحمت
تلا ش بیش ا ز پا ر ینه سا ز یم
بها ر ا ست تلخی یی عصر سیا ه را
په دوزخ کې د کالوس څخه ځان خلاص کړئ
بها ر ا ست هر و رق صیقل نما ئیم
سپید ی چا لش د و شینه سا ز یم
بها ر ا ست حق ا َ لحُبّ ا لو طن را
جد ا ا ز منفعت پیشینه سا ز یم
بها ر ا ست حُسن ختم ا ین کلا مم
و طن آ با د و پا ک ا ز کینه سا ز یم
ا ول حمل 1384 ، فیض آ با د
نوروز خجسته و فصل بهار سرسبز، مبارک باد!
تاجیک های جهان، از جمله شهروندان جمهوری تاجیکستان، همه ساله حلول نوروز و سال نو را، بگونه های مختلف، گرامی میدارند.
تاجیک های شهر دوشنبه، به پیشواز نوروز خانه تکانی می کنند. لباس های نو آماده میسازند و حلول سال نو و نوروز باستان را به همدیگر تبریک میگویند.
در ویدئوی زیر بانو برنا، دختر خانم تاجیک، ضمن توضیحات کوتاه در مورد آماده گی های نوروزی، فرارسیدن این روز را، از طریق آقای مرادی، خبرنگار روزنامه ی آنلاین [روز نگار] در شهر دوشنبه، به همگان تبریک میگوید.
خبرنگار روز نگار
مارچ ۲۰۲۳ دوشنب
برای زنان افعانستان صبر می خواهم!
برای زنان افغانستان صبر می خواهم و از دیگران نیز خواهش می کنم تا، بانوان این کشور را تنها نه گذارند و با انها کمک کنند، که، حد اقل بتوانند برای فرزندان خود چیزی درس بدهند.
د ښځو سره مبارزه، د مذهبي بنسټپالنې او قبیلوي ابدي مبارزه
مساله زنان، در تاریخ همیشه بحث برانگیز، مناقشهآمیز و پرچالش بوده است.
روزنگار ۱۴ می ۲۰۲۳
بقلم: مرضیه احمدی
ساختارهای اجتماعی، باورهای مذهبی و فرادستی مردان در اقتصاد و سیاست، باعث شده که زنان در درازنای تاریخ بشر با بیعدالتی، تبعیض و ستم دوامدار روبهرو باشند. با نگاهی ریزبین و راستنگرانه به تاریخ، میتوان فهمید که متقضیات فرهنگهای حاکم بر جوامع، زنان را همیشه در حاشیه تحولات، تصمیمسازیها و تصمیمگیریها قرارداده است. زنان از تولید و انباشت سرمایه بهدور مانده بودهاند، در اکثریت جوامع پیشامدرن و سنتی، توزیع ثروت و منابع اقتصادی و اجتماعی یک امر فرهنگی متعلق به خوی مردانه تلقی میشد و زنان به یمن این سنت از همه مطالبات انسانی و حقمحور محروم بودهاند و فکر میکردهاند که فرودستی حق طبیعی و انسانی شان بوده است.
بقلم: دکتر حیات الله نیازی
نوروز یعنی رسیدن آخرین لحظات نقطه ی اعتدال شب و روز و گذار به سال جدید است که با دگرگونی های فرحت آور طبیعت نوین روز روز نو و نوروز معروف است.
راځئ چې د مارچ اتمه د ښځو د پیوستون نړیواله ورځ ولمانځو!
بقلم: محمد زمان نیکرای
هشتم مارچ ۱۸۵۷ میلادی در تاریخ مبارزات زنان جهان، به مثابه ی نقطه ی عطفی به شمار می رود. در این روز برای اولین بار عده ای از زنان کارگر در یکی از فابریکات نساجی شهر نیو یارک امریکا اعتصابی را برای افزایش مزد و معاش خود راه اندازی نمودند، که توسط مالک فابریکه بیرحمانه سرکوب گردید.
ورځپاڼه د ۲۰۲۳ کال د جنورۍ ۱۹مه
پس از اینکه طالبان اعلام کردند، کارمندان زن مربوط به سازمانهای بین المللی دیگر اجازه کار و کمک به کشور را ندارند، بحثهای زیادی مطرح شد و کشور در شرایط دشوار تری قرار گرفت.
به خاطری که در حال حاضر و بویژه در این فصل زمستان، نیمی از جمعیت افغانستان برای زنده ماندن، به کمک های اضطراری نیاز دارند.
آرنه ستراند میگوید:
"دا خورا پریکړه کونکی او مهم دی چې نړیوال سازمانونه د دوی د کار د سستولو لپاره سره ودریږي. تر څو چې بیا ښځو ته په غیر دولتي موسسو کې د کار کولو اجازه ورنه کړل شي.
اخیرا از طریق رسانه ها اطلاع یافتم که، طالبان می خواهند فعالیت های صندوق وجهی انکشاف زراعتی را از سر گیرند. اگر این اقدام طالبان به واقعیت مبدل گردد ، پیام خوبی برای زارعین باغداران و مالداران کشور خواهد بود.
مهندس محمد یونس مرادی:
د بلخ ولایت د کرنې پراختیا بانک پخوانی رییس
در این مورد می خواهم، معلومات مختصری را راجع به بانک انکشاف زراعتی افغانستان، نهادی که در سال ۱۳۸۳بنابر طرح و تطبیق برنامه های شوم و سود جویانه ی قدرتمندان وقت، از فعالیت بازماند و نهادی که، نبودش در شرایط دشوار کنونی کشور، برای کشاورزان و انکشاف زراعت، خیلی ملموس می باشد، ارایه بدارم.
یادگیری زبان مادری برای کودکانی که، از یک کشور به کشور دیگر مهاجرت می کنند، یک چالش است. کودکان مهاجر که، در کشور دومی به کودکستان می روند، چاره ای، جز این ندارند که، با همکلاسی های خود به زبان کودکستان صحبت کنند.
اما وقتی که این کودکان به خانه برمی گردند، والدین شان به یکی دو زبان دیگر صحبت می کنند. برخی از این کودکان اصلاً زبان مادری شان را یاد نمی گیرند. زیرا والدین آنها توجه زیادی به رفع این مشکل ندارند.
یک ملای فارسی زبان ایرانی تبار، علت اصلی وقوع زمین لرزه ترکیه را قهر خداوند بالای افسران و نظامیان بلند پایه ی امریکایی و اسراییلی می داند.
کارکرد های استاد اشکبار را از دریچه ی روزنگار بخوانید! د دې لیست توکي لپاره توضیحات ولیکئ او هغه معلومات پکې شامل کړئ چې د سایټ لیدونکو سره علاقه ولري. د مثال په توګه، تاسو ممکن د ټیم غړي تجربه تشریح کړئ، کوم محصول ځانګړی کوي، یا یو ځانګړی خدمت چې تاسو یې وړاندیز کوئ.
نور ولولئ List Item 2خوش نویسی گوش دادن به موسیقی از راه چشم است Write a description for this list item and include information that will interest site visitors. For example, you may want to describe a team member's experience, what makes a product special, or a unique service that you offer.
نور ولولئسنگ نبشته خمچان در فیض آباد Write a description for this list item and include information that will interest site visitors. For example, you may want to describe a team member's experience, what makes a product special, or a unique service that you offer.
نور ولولئیادی از یک استاد بزرگوار! Write a description for this list item and include information that will interest site visitors. For example, you may want to describe a team member's experience, what makes a product special, or a unique service that you offer.
نور ولولئزما شعر
شعر من آبستن یک رهبر است
رهبری ! کو را به دلها کشور است
زما شعر اوه اسمانونه سفر کړی دی
سرزمین شعر من پهناور است
شعر من عصیان گرو فرمانروا
شعر من چاووش گر یک لشکر است
زما شعر د لامبو وهل دی
شعر من آزادگان را محور است
شعر من فریاد مظلومان دهر
شعر من پرخاش و آه مادر است
شعر من شور و شرار و درد و سوز
شعر من نسلی ز بیداد و شر است
شعر من غوغای کل کاینات
کز سنانش محوری در خاور است
شعر من فرسوده از ماتم شده
عاری از چنگ و شراب و ساغر است
شعر من افراط و تفریط کلام
شعر من تقویم فصل دیگر است
محمد ظاهر ظفری:
کابل ماه اسد سال ۱۴۰۱
تنور جفا
شاه احمد فواد مرادیان
په تنور کې وچ شوی، موږ به ژوندی سندرې وایو!
تا کی تو کینه ورزی و از خود برانیم؟
از درد و داغ و دلهره دائم دلم ملال
این شوره زار یاس بهم زد جوانیم
هر گه نسیم کوی تو بر باغ جان وزد
مسحور جلوه ی هوس ومهربانیم
د تل لپاره زما د مینې ولایت محبوب
دل بهره ای نجست از این سخت جانیم!
ناراض از این سکوت شبآهنگ روزگار
گویای راز دل بود این بی زبانیم!
زمکه زما څخه هر څه اخیستي دي
چون در هبوط عزم و وفا آسمانیم
در شام روزگار به این باور آمدم
در برهه ی سماجت این دار فانیم
از آب و خاک و آتش و از باد خسته ام
سبز و سیاه و سرخ نیم ارغوانیم!
این چرخ گرد گرد چنانم فسرده است
هرگز زبان نکرده ز دل ترجمانیم!
تا از بهار و حسن و گل افتاده ام بدور
شهکار خلقتم شده رنگ خزانیم
عزلت گزین خطه ی درد و هجوم و یاس
با مرگ و سوز و ساز و هوس در تبانیم
از فر و فکرتم تو نشان بیش از این مجوی
سامانه دار نصرم و بهزاد و مانیم!
هستم طلایه دار تب تلخی زمان!
دل خون چو کوه لعل و عقیق یمانیم
درکار زار وسوسه ها باختم دریغ!
فخر آفرین به قامت هر ناتوانیم
پژمرد شاخ و برگ تنم بر ستیغ مکر
بگرفت جعل و جهل و جنون کامرانیم
« جدی سال ۱۴۰۱ هجری خورشیدی»
طنین فجر
بقلم: دکتر حیات الله نیازی
۹ فبروری ۲۰۲۳
بگذرد سرما شتای این زمستان بگذرد
آید آن نوروز جانان تیت و پاشان بگذرد
این جهان ضرغام سراب رهروان زندگیست
هرکه آید چند صباحی همچو مهمان بگذرد
تیاره به د تل لپاره لمر نه پټوي
با طنین فجر دانش جمله بطلان بگذرد
شاد بادا کز پیام چرخش طبل زمان
مژده دارد نو پیام کهنه تازان بگذرد
گر شوی قارون سکندر یا هلا کوی زمان
تا بجنبد لب ز کف عمرت شتابان بگذرد
بی مکافات نیست پندار بد و نیک جهان
خوشحاله دی هغه آزاد سړی چې تیریږي
بر حذر از اه جانسوز ز پا افتاد گان
آه مظلوم تا مقام عرش یزدان بگذرد
د خلکو درملنه موږ ته شتون لري
لاعلاجی های درد ما ز درمان بگذرد
نیست ایمن کس زتحسیب نظام روزگار
نقش بد خواهان ز عالم تیت و پاشان بگذرد
ای خوشا روز نیازی زین جهان بی ثبات
د ایمان ځلانده څراغ دې په خوښۍ او خندا تېر شي.
از: دکتر حیات الله نیازی
گفتم که شاد این دل نالان شود نشد
خاطر قرار زینهمه عصیان شود نشد
از نگبت فسانه یی سمت و زبان و قوم
وحدت پذیر ملت پاشان شود نشد
مسرور از تبختر و برباد از نفاق
تکمیل خواب غفلت مایان شود نشد
از فتنه و دسیسه این خود فروختگان
دا اور سوځول شوی دوزخ نشي اوریدلی
تاراجگر خاذن و مفسد رساله دار
زين پوښتنه نه شي كولاى
ظالمان شکنجه کیږي او قاتلین بخښل کیږي
پرسان گهی ز حضرت ایشان شود نشد
در مسلخ جنون جهان خوارگان دون
رحمی به خون دیار شهیدان شود نشد
په دې هیواد کې د عدالت په نظام کې
حکمی صدور علیه جنابان شود نشد
باری برای عبرت و تادیب این و آن
یو ځورونکی شکنجه او بندي نه و
اورنگ نشین کشور در خون شناوران
د زرنج خلک حیران نه وو
اینجا که فتح باب سعادت شقاوت است
یادی ز اهل دانش و عرفان شود نشد
عمریست نیازی گوش نشسته به انتظار
پاک این وطن زلوث شیادان شود نشد
Alata
Alice
Open Sans
Noto Sans
Bebas Neue
Great Vibes
Rock Salt
Exo
Belgrano
Overlock
Cinzel
Indie Flower
Staatliches
Roboto Slab
Lato
نوټو سیرف
Open Sans
مانټیسیرت
Ubuntu
Rubik
ډیلیوس
Amiri
مانټیسیرت